دلخسته

دلخسته

قصه ی دلتنگی های مـن
دلخسته

دلخسته

قصه ی دلتنگی های مـن

حــواســـــت باشد بانــو








حـــواست بـاشــد بـانـــو



                   اگـــــربــه مــــردی بــیــش از حد بـــها بدهـــی


            دیــگـــــر برای داشتـنـــــت تلـــاش نمی کنـــد


             نگــــاهـــش ســـــردمیشود..


             کلـــامش بـــی روح دستـــانش یخ زده


         حـــرف هــایــش بــوی دل مردگــــی می گیــــــــــرد!!


            وآغــــوشش بوی هوس...



نظرات 170 + ارسال نظر
فرزانه پنج‌شنبه 17 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 02:55 ب.ظ http://ruzhayeabri.blogfa.com

هر بار ڪـﮧ בلم هواے פֿــבا ڪرב...

نـﮧ

هر بار ڪـﮧ פֿــבا یاב בلَم ڪرב...

تنم لرزـیـב...

نـﮧ از פֿــבا...

از פֿـ ـوבم!

ڪـﮧ از شیطاטּ هم شیطاטּ تـر شـُـבم...

نگاهَم را مے בزבم

مباבآ چشمَم בر چشم פֿـבا گیر کـُنـב...

مهرداد پنج‌شنبه 17 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 02:54 ب.ظ http://www.mehrdad7100.blogfa.com

صدا کن مرا که صدایت زیباترین نوای عالم است
صدا کن مرا که صدایت قلب شکسته ام را تسکین میدهد
صدا کن مرا تا بدانم که هنوز از یاد نبرده ای مرا
نشسته ام تا شاید صدایم کنی
صدایم کنی ومحبت بی دریقت را نثارم کنی

مهرداد پنج‌شنبه 17 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 02:54 ب.ظ http://www.mehrdad7100.blogfa.com

عمری با غم عشقت نشستم
به تو پیوستم واز خود گسستم
ولیکن سرنوشتم این سه حرف بود
تو را دیدم. پرستیدم . شکستم

مهرداد پنج‌شنبه 17 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 02:51 ب.ظ http://www.mehrdad7100.blogfa.com

من به زنجیر وفای تو اسیرم چه کنم

گر نیایی به خدا بی تو بمیرم چه کنم

در هوای غم عشق تو ز خود بی خبرم

که من از عشق تو محتاج و فقیرم چه کنم . . .

فرزانه پنج‌شنبه 17 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 02:49 ب.ظ http://ruzhayeabri.blogfa.com

ܓܨפֿבآیـــــــــآ ....

مے פֿواهمـــــــــ اعتــــــــراف ڪُــــــنَـҐ !

בیگـــر نمے توآنــــَمـــ؛

פֿωتـــہ اَمـــــــــ ....

مــَטּ اَمآنتـــــــــ בآر خوبے نیـωـتـҐ ،

"مًـــــرآ" از مـטּ بگیر ....

مآلہ פֿوבتـــــــ !

مــَטּ نمے تــًوانــَم نگهشــ בارҐ ܓܨ

فرزانه پنج‌شنبه 17 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 02:48 ب.ظ http://ruzhayeabri.blogfa.com

ܓܨפֿבآیـــــــــآ ....

مے פֿواهمـــــــــ اعتــــــــراف ڪُــــــنَـҐ !

בیگـــر نمے توآنــــَمـــ؛

פֿωتـــہ اَمـــــــــ ....

مــَטּ اَمآنتـــــــــ בآر خوبے نیـωـتـҐ ،

"مًـــــرآ" از مـטּ بگیر ....

مآلہ פֿوבتـــــــ !

مــَטּ نمے تــًوانــَم نگهشــ בارҐ ܓܨ

مهرداد پنج‌شنبه 17 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 02:45 ب.ظ http://www.mehrdad7100.blogfa.com

دل تنگم و جز روی خوشت در نظرم نیست / در گیتی و افلاک به جز تو قمرم نیست

با عشق تو شب را به سحر گاه رسانم / بی لذت دیدار تو شب را سحرم نیست . . .

.

مهرداد پنج‌شنبه 17 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 02:43 ب.ظ http://www.mehrdad7100.blogfa.com

درد یک پنجره را پنجره ها میفهمند

معنی کور شدن را گره ها میفهمند

سخت است بالا بروی ساده بیای پایین

قصه ی تلخ مرا سرسره ها میفهمند

یک نگاهت به من آموخت که درحرف زدن

چشم ها بیشتر از حنجره ها میفهمند . . .

.

مهرداد پنج‌شنبه 17 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 02:38 ب.ظ http://www.mehrdad7100.blogfa.com

هیچ میدانی ؟

جای قول و قرارهایمان امن است ، زیر پاهای تو !

مهرداد پنج‌شنبه 17 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 02:26 ب.ظ http://www.mehrdad7100.blogfa.com

خدایا گر تو درد عاشقی را میکشیدی / تو هم زجر جدایی را به تلخی میچشیدی

اگر چون من به مرگ آرزویت میرسیدی / پشیمان میشدی از این که عشق را آفریدی . . .

مهرداد پنج‌شنبه 17 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 02:15 ب.ظ http://www.mehrdad7100.blogfa.com

مرسی عزیزممممممممممممممممممممممم.

خواهـــــــــش میشــــــــــه

مهرداد پنج‌شنبه 17 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 01:58 ب.ظ http://www.mehrdad7100.blogfa.com

خواهش میکنم با افتخار لینک شدی .

ممنونم
شما هم هم اکنون لینک میشوی

مهرداد پنج‌شنبه 17 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 01:45 ب.ظ http://www.mehrdad7100.blogfa.com

همیشه داشتن ” بهترین ها ” به آدم غرور خاصی میده

من مغرور ترینم ، چون تو بهترینی !

[گل][گل][گل] تنهای [گل][گل][گل] تنهام [گل][گل][گل] [قلب شکسته]

مرسی از حضورِ گرمت مهرداد جان

hamid پنج‌شنبه 17 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 01:27 ب.ظ http://labkhand2.blogsky.com

بابا کم اوردم شعرام ته کشید

الهــــــــــــــــــــــی
خودم واست میذارم ؛خوبه؟

سعید پنج‌شنبه 17 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 01:18 ب.ظ http://saeeid-m.blogfa.com/

اگر از حوالی دلم گذشتی اهسته رد شو


دلتنگیم را با هزار بدبختی خوابانده ام!

hamid پنج‌شنبه 17 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 12:28 ب.ظ http://labkhand2.blogsky.com

ساده که باشی زود حل میشوی، زحمتشان را کم میکنند میروند سروقت مسائل دیگر! اشکت را پاک کن و بخند ؛ بگذار یک چند معادله چند مجهولی بی جواب ، عمری بر سرکارشان بگذارد ! خلایق هرچه لایق !

hamid پنج‌شنبه 17 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 12:14 ب.ظ http://labkhand2.blogsky.com

در هنگام خرید لباس های پاییزی دقت کنید
لباس هایی با جیب های بزرگ…. برای دو دست… شاید این پاییز عاشق شدید…



عاشــقانه هایم برای تـــو
اینجا دنیاست ..
هیچ چیز جای ِ خودش نیست !
زنـــدگی ..
آدم هـــا ..
قلب هـا ..
یا یکی بی دل است ! ….. یا دو دل !
یکی هم اینجــا…
بی تــو …… دل توی ِ دلش نیست

hamid پنج‌شنبه 17 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 12:12 ب.ظ http://labkhand2.blogsky.com

خـــود را به من عادت نده مــــن مثــل هرکــس نیستـم
یک روز هستم پـــــیش تو یک روز دیـــگر نیستــــــم
از من مخواه عاشـق شدن عاشقـــی سرابی بیش نیست
آن کس که از مـن ساختند جزسایه ایی ازخویش نیست
هرگــز بـرایــــم دل مـــده چشمــــــان خود را تر نکـن
این وضع پـــر آشوب من آشفتــــــه و بـدتــــــر نکـــن
هرگــــز نگویی خواهمت من دوســــــــتت دارم هنـوز
تو حیف هستی نازنیــــــن در پای بی مهـــــــرم نسـوز
سر مستـــی و دلـــــدادگی ازمن گذشتس خستـه ام

من از عمق رفاقت ها، من از لطف صـداقت ها، من از بازی نور در سینه بی قلب ظلمت ها نمی ترسم، من از حرف جــــدایی ها، مرگ آشنایی ها، من از میلاد تلخ بی وفــــــــایی ها می ترسم.
من از پروانــه بودن ها، من از دیــوانه بودن ها، من از بـازی یک شعلهٔ سوزنده که آتش زده بر دامان پروانه نمی ترسم، من از هیچ بودن ها، از عشـــــــق نداشتن ها، از بی کسی و خلوت انسانها می ترسم

hamid پنج‌شنبه 17 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 11:43 ق.ظ http://labkhand2.blogsky.com

خوشبختی همین در کنار هم بودن‌ هاست
همین دوست داشتن‌ هاست
درآغوش گرفتن ‌هاست
خوشبختی همین لحظه ‌های ماست،
همین ثانیه‌هایی‌ ست که در شتاب زندگی گمشان کرده‌ایم!!
ثانیه ها را دریابیم …



به چشمی اعتماد کن که به جای صورت به سیرت تو می نگرد
به دلی دل بسپار که جای خالی برایت داشته باشد
و دستی را بپذیر که باز شدن را بهتر از مشت شدن بلد است.

hamid پنج‌شنبه 17 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 11:41 ق.ظ http://labkhand2.blogsky.com

تنهایی من، همان انتظارم است
و انتظارم، همان عشق!
و عشق تنها بهانه ی بودنم!
بی بهانه ام نکن!

بعد از رفتن تو
چقدر غریب شده ام میان این همه آشنا…
چند روزی است حجم تنهایی را بر روی قاب آبی دلم نقاشی می کنم
نه
قلم در دست من نیست
من نقاش این تنهایی نیستم

این خاطرات شب چشمانت است که
قلم در دست گرفته..
و به حرمت شبهای تلخ من

بعد از رفتن تو
حجم تنهایی را بر قاب دلم نقاشی می کند
جز تو…!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد