دلخسته

دلخسته

قصه ی دلتنگی های مـن
دلخسته

دلخسته

قصه ی دلتنگی های مـن

خدای همیشگی من






خدایا…

یادم بده آن قدر مشغول عیب‌های خودم باشم که عیب های دیگران رانبینم…

یادم بده اگر کسی را بد دیدم قضاوتش نکنم، درکش کنم…

یادم بده بدی دیدم “ببخشم” ولی بدی نکنم! چرا که نمی دانم بخشیده می شوم یا نه…

یادم بده اگر دلم شکست نفرین نکنم، دعا کنم، نتوانستم سکوت کنم…

یادم بده اگر سخت بگیرم “سخت می بینم”…

یادم بده به قضاوت کسی ننشینم چرا که در تاریکی همه ی شبیه هم هستیم…

یادم بده چشمانم را روی بدی‌ها و تلخی‌ها ببندم چرا که چشمان خوشگل، بی‌شک جذاب می‌بینند…

خدای همیشگی من!!

نمی‌دانم امروز هستم یا فردا…

تو از ازل مرا یافته ای و من هنوز در جستجوی توام…

یاریم کن لبخند خود را نثار تمام کسانی کنم که دلم را شکستند،

قضاوتم کردند،

نادیده‌ام گرفتند…

یادم بده از آدمها خرده نگیرم… اگر بد شدند بدی دیدند! من مفید هستم و مفید می مانم…

چرا که مفید بودن هنر نیست، مفید ماندن هنر هست..

آمین یا رب العالمین