دلخسته

دلخسته

قصه ی دلتنگی های مـن
دلخسته

دلخسته

قصه ی دلتنگی های مـن

دلــــــم تنگه




 



دلم برای حماقتهای هفده هجده سالگیم تنگ 


شده!!


برای وقتهایی که بهترین خواننده هایم داریوش و 


هایده بودن و 


بهترین رمان دنیا بامداد خمار.


دلم برای وقتی که فکر میکردم هزار سال دیگر 


فرصت دارم تا 


صاحب رویایی ترین عشق دنیا باشم


دلم برای وقتهایی که بی دغدغه ساعتها 


میخوابیدم و جز خواب 


خوش هیچ خوابی نمیدیدم تنگ شده...


دلم برای روزهایی که تا چهل سالگی قرنها راه بود 


و به نظرم سی 


ساله ها خیلی گنده بودند تنگ شده.


دلم برای دغدغه ها و دلخوشی‌های کوچک و 


آرزوهای بزرگ تنگ 


شده



تــولــــدت مبـــــــــــارک عــزیـــزم



 




کسی را دارم


متولد ماه عشق


لبخندش پر از مهر و


دستانش وسط مرداد


بهمن نگاهش پر از برق و


اشکهایش ابتدای آذر


وقتی هست


فروردین سلام میدهد و


نبودش


آخرین روز شهریور



مثل خرداد پر از حادثه و


قهر کردنش آغاز دی ماه



میشود توی آبان چشمانش


غرق شد و


با تیر نگاهش


عاشقی کرد



انتظارش به قشنگی اسفند و


آغوشش خودِ اردیبهشت



کسی را دارم


خودش بهار و


وجودش تابستان


پاییز را عاشق کرد و


نبودش سردی زمستان ...

"هر کسی قابل اعتماد نیست"


 


بعضی ناراحتی ها را هیچ وقت نباید فراموش کرد 


بعضی دلخوری ها باید تا ابد گوشه ی قلب آدم 


بماند 


اصلا بعضی خاطره ها را باید سنجاق کنی به سینه

 

ات و با خودت همه جا حمل کنی! 


فراموشی بد نیست ولی…


بیشتر وقت ها باعث تکرار اشتباه ها میشود  


اما یادآوری ها ،  اینکه بعضی رفتارها مثل فیلم از 


جلوی چشمانت رد شوند باعث میشود کمتر خطا 


کنی …


و بیشتر مواظب خودت باشی 


مواظب احساست


اعتماد کردنت 


عاشق شدنت…


گاهی وقتها همین بغض ها


همین زخم های فراموش نشده که در دلت مانده


مشتی میشود و محکم به صورتت میکوبد 


تا یادت نرود در این دنیا 


"هر کسی قابل اعتماد نیست"



#فرشته_رضایی