دلخسته

دلخسته

قصه ی دلتنگی های مـن
دلخسته

دلخسته

قصه ی دلتنگی های مـن

یک بغل تــــــــــــو









دلم گاهی

یک کلبه میخواهد

یک کلبه ی چوبی

کنار دریا

شایدهم وسط جنگل

دلم

بوی چوب باران خورده ی نم گرفته میخواهد

دلم

یک دنیا سکوت میخواهد

یک دنیا آرامش

یک بغل عشق...

اما امشب

زیر نور نقره گون مهتاب

درست همان زمان که

خیالت پهن می شود بر صحنه ی چشمانم

دلم

گرمای وجودت را

صدای گرمت را بر پیکره ی گوشم

می خواهد...

دلم

بوسه های پاکت را بر گونه های از شرم سرخ شده ام

می خواهد...

دلم امشب

یک بغل "تو" میخواهد... 







نظرات 1051 + ارسال نظر
حسین چهارشنبه 12 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 01:05 ب.ظ http://www.myimmortalbeloved.blogsky.com

هست آن نیست که هر لحظه کنارت باشد هست آن است که هر لحظه به یادت باشد
عالی عالی عالی
خیلی زیبا بود

تشکر

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد