دعای باران چرا؟
دعای عشق بخوان!!!
این روزها دلها تشنه ترند از زمین...
خدایا کمی عشق ببار...
فراموش کردنت به معجره می ماند؛
وقتی دیوار های خانه هم تو را به یادم می آورند..
من که می دانم شبی عمرم به پایان می رسد, پس چرا عاشق نباشم ...?
کاش میدانستم چیست ، آنچه از چشم تو تا عمق وجودم جاری ست . . .
برای من که دلم از سکوت لبریز است
صدای پای تو از دور هم دل انگیز است
سکوت میکنم چون دیگر نمیدانم چه کنم با این دنیا....
بهترین لحظه برایم زمانیست که چشمانم را می بندم و به تو فکر می کنم.
ادامه...
صـدای مـردانه ات دلم را میلرزاند
گوش هایم همیشه به انتظار شنیدن حرف هایت می نشیند . . .
دسـتان بزرگ و قوی ات
مـرا یاد یک واژه می اندازد
و آن هم ” امـنیت ” است . . .
آغـوشت همچون دریـایی پـر تلاطم است
و مـن
چـقدر غـرق شدن در این دریـا را دوست دارم . . . !
تـ ـو فـقط مـرد من بـمان
و مـن
هـم قـول میدهم تا ابـد
بـانوی تـمام لحظاتت باشم . . .
بزرگتر که می شوی غصه هایت زودتر از خودت قد می کشند لبخندهایت را در آلبوم کودکیت جا میگذاری و ناخواسته وارد دنیای لبخندهای مصنوعی میشوی شاید بزرگ شدن، آن اتفاقی نبود که انتظارش را میکشیدم…! ...
سلام
مایه وبلاگ هنری(نما کاری با مواد تزیینی) تشکیل دادیم و کارهامون رو به نمایش گذاشتیم
خوشحال میشیم شما هم از این نمایشگاه مجازی دیدن کنید و نظرتون رو درباره کارهامون بگید
[لبخند]
مردمانی هستند که میخواهند بدانند تو چه مرگــــتــــــ است ...
و وقتی بفهمند چه مرگــــتــ است ...
بهت میگویند بس کن ...
انرژی منفی نفرست ...
اینجاست که سکوتــــــــــــ معنا پیدا می کند ...
و تنهـــــــــــــــــــــــایی می شود تنها چاره ... !
صـدای مـردانه ات دلم را میلرزاند
گوش هایم همیشه به انتظار شنیدن حرف هایت می نشیند . . .
دسـتان بزرگ و قوی ات
مـرا یاد یک واژه می اندازد
و آن هم ” امـنیت ” است . . .
آغـوشت همچون دریـایی پـر تلاطم است
و مـن
چـقدر غـرق شدن در این دریـا را دوست دارم . . . !
تـ ـو فـقط مـرد من بـمان
و مـن
هـم قـول میدهم تا ابـد
بـانوی تـمام لحظاتت باشم . . .
چقــــدر شبیــــه دریایـــــی تــــو !.!.!
مـــدام زیر پای مــــرا خالی میکنی
حضورت در قلبم مثل نفس کشیدن است
آرام
بیصدا
اما همیشگی . . . !
چقــــدر شبیــــه دریایـــــی تــــو !.!.!
مـــدام زیر پای مــــرا خالی میکنی
دلگیر نباش !
تقصیر از خودت بود !
دسته کلید علاقه که گم شد ،
باید عوض میکردی قفل تمام آرزوها را !
لیاقت داشتن وجودت را
به رخ اسمان میکشم تا
دیگر به مهتابش ننازد!!!
دنیایم را نابود میـــ کنم
به قیمت یکـــ لحظه داشتنتــــ !
ایـــن روزهــــا خــوابــــم نمـی آیــد ...
فـقــط مـــی خـــوابـــــم
کــــه بیـــــدار نبــــاشــــم!
بزرگتر که می شوی غصه هایت زودتر از خودت قد می کشند لبخندهایت را در آلبوم کودکیت جا میگذاری و ناخواسته وارد دنیای لبخندهای مصنوعی میشوی شاید بزرگ شدن، آن اتفاقی نبود که انتظارش را میکشیدم…! ...
[گل][قلب][گل][قلب]
تمام خنده هایم رانذر کرده ام
تا توهمان باشی که صبح یکی
از روزهای خدا
عطردست هایت،دلتنگی ام
رابه بادمی سپارد....... [گل]
خوشبختــــــــی فرجـــه ایست میــــــــان دو بدبختــــــــی . .
دلتنگ خنده های بهارانت در کوچه خزان زده دلم،
نگاه مهربانت را به انتظار نشسته ام.
یک شب از کوچه خیالم بگذر
شاید عطر گیسویت خواب پریشانم را التیم ببخشد
آدمی که منتظر است هیچ نشانه ای ندارد هیچ نشانه خاصی!
فقط با هر صدایی برمیگردد . .
این روزها هوای مرا نداری ،
خفه نمیشوی ؟
بی هوای من !
خدایا...
یا خیلی برگردون عقب...
یا خیلی بزن جلو...
اینجای زندگی دلم خیلی گرفته!!!
ساده نیست....
گذشتــــــــن ...
از کسی که گذشته هایت را ...
ساخته است..!!!
سلام
زندگی
محبت
عشق
یکدلی
و یکرنگی
آیا وجود دارد؟
عجب !
[گل][گل][گل]
سلام عمو
چطورین؟
سلام
مایه وبلاگ هنری(نما کاری با مواد تزیینی) تشکیل دادیم و کارهامون رو به نمایش گذاشتیم
خوشحال میشیم شما هم از این نمایشگاه مجازی دیدن کنید و نظرتون رو درباره کارهامون بگید
[لبخند]
سلام خانومی
باکمال میل عزیزم
سلام عزیزم.
خوبی؟
ممنون از حظور دل گرم کندت.
من با شروع سختی دس ها خیلی کمتر به وبلاگ میام.
موفق باشی.
سلام گلم
ممنونم عزیزم
خواهش میشه خانومی
مرسی عزیز دل توهم موفق باشی
آقای وزیر؛
باید بروی بمیری
تمامِ جادّهها را هم اگر صاف کنی
او دیگر برنمیگـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــردد!!
رضا کاظمی
دل که می گیرد نمی گوید کجا باید گریست
گریه کردن در خیابان هم آرامم نکرد ...
( سید علی رضا جعفری )
دل که می گیرد نمی گوید کجا باید گریست
گریه کردن در خیابان هم آرامم نکرد ...
( سید علی رضا جعفری )
سلام عزیزم مطلب جدید گذاشتم بیا ببین در چون مصادف با سفرم بود دیدم بد نیست این شعر زیبا رو بذارم تا دوستانم لذت ببرند
خداحافظ قلب لاله
سلام خانومم
الان میــــــــــــــــــــام عزیز دل
گاهی از خیال من گذر می کنی …
بعد اشک می شوی …
رد پاهایت خط می شود روی گونه ی من …
بعضیا برای اینکه
ظاهرشونو حفظ کنن
باطنشونو نابود میکنن….!!!
ﻭﻗﺘﯽ ﺩﻟﺖ ﯾﻪ ﺟﺎﯾﯽ “ﮔﯿﺮ” ﺑﺎﺷﻪ، ﮐﻞ ﺯﻧﺪﮔﯿﺖ ﺭﻭ “ﻧﺦ ﮐﺶ” ﻣﯿﮑﻨﻪ...
بغض میکنم.....
از ترس روزهایی که سهم من از تو فقط یک یادش بخیر ساده باشد....
هیچ کس را در زندگیتان ملامت نکنید ادم های خوب برایتان شادی می اورند وادم های بد تجربه... بدترین ها درس عبرت میشوند... بهترینها خاطره
بدترین جوابی که یه بی لیاقت میتونه در جواب اعتمادت بده.... :همینی که هست...........
دلامونو پلاستیکی کردیم به خیال نشکستن!!!! اما یادمون رفت که پلاستیک زودتر میسوزه!!!!
بیچاره عروسک دلش میخواست زارزار بگرید،
اما خنده را بر لبانش دوخته بودند
اشکهایی که پس از هر شکست میریزیم، همان عرقیست که برای پیروزی نریختهایم.
پروانه ز من شمع زمن گل ز من آموخت
افروختن و سوختن و جامه دریدن
به بعضیا باید گفت:
اگه از من خوشت نمیاد... به درک...! :)))
چون من اصلا جوری رفتار نمیکردم که تو خوشت بیاد...!:|
کودکی به آسمان بارانی می نگریست و میگفت
خدایا گریه نکن
یک روز میاد ما آدم های خوبی میشیم
فال قهوه نمیگیرم... طاقت دیدن دوریمان را در فنجان هم ندارم...
تنها بودن قدرت میخواهد...... و این قدرت را کسی به من داد که روزی میگفت تنهایت نمیگذارم.....!!!!!!!!
ماشالا چرا اینمه تعداد کامنتا زیادهههههههه؟؟؟
لطفه شما عزیزانمه
چقـــــــــــــدر دیـــــــــــر فهمیــــــــدم
کـــــــه مخـــــــــــاطب “خـــــــــــاص” مـــن متعــــلق بــه “عـــــــــــام” بــــود . . .!
این روزها
مدام دلم بهانه ات را می گیرد !
هی آرامش می کنم
اما ...
نه من آرام کردن بلدم
و نه او آرام شدن !.!.!.!
در دلم حس غریبی ست که یک مرغ مهاجر دارد
و چه اندوه عجیبی ست که در خلوت دل
یاد یک دوست نباشد که تو را غرق تماشا سازد . .
گرگ هم که باشی
عاشق بره ای خواهی شد
که تو را به علف خوردن وا می دارد
و رسالت عشق این است
شدنِ آنچه نیستی...
الهی تاجهان باشد به شادی در جهان باشی
الهی از بلاها لحظه لحظه در امان باشی
مراد ومطلبت را من نمی دانم خدا داند
الهی همنشین جمع خوبان خداباشی...
من زمانی میگم علم پیشرفت کرده که ماندگاری عطرهابه اندازه ماندگاری سیربشه
لامصب بوش نمیره
در مرد ها حسی هست که اسمشو میذارن ” غیرت “
و به همون حس در خانم ها میگن “حسادت “
اما…
من به هردوشون میگم ” عشق “
تا عاشق نباشی
نه غیرتی میشی نه حسود !
ماندن، سنگ بودن است و رفتن، رود بودن .
بنگر که سنگ بودن به کجا می رسد جز خاک شدن ،
و رود بودن به کجا می رود جز دریا شدن ...
مردمانی هستند که میخواهند بدانند تو چه مرگــــتــــــ است ...
و وقتی بفهمند چه مرگــــتــ است ...
بهت میگویند بس کن ...
انرژی منفی نفرست ...
اینجاست که سکوتــــــــــــ معنا پیدا می کند ...
و تنهـــــــــــــــــــــــایی می شود تنها چاره ... !
سالهاست که معنای این را نفهمیدم
"رفت و آمد" یا "آمد و رفت". . .! ! !
آدمها میروند که برگردند
یا
می آیند که بروند؟ ؟ !
این شهر
شهر قصه های مادر بزرگ نیست
که زیبا و آرام باشد
آسمانش را
هرگز آبی ندیده ام
من از اینجا خواهم رفت
و فرقی هم نمی کند
که فانوسی داشته باشم یا نه
کسی که می گریزد
از گم شدن نمی ترسد...
میخواهم برای لحظه ای آرامشت را قرض بگیرم …
میدانی ...
هوا سرد است این روزها
اما چه گرمای شیرینی است
بودن در کنارت ...
و بودن در هوایی که نفسهای تو در آن جاری است !
سخت شده ثانیه ای بی تو نفس کشیدن ...