چه سوال عجیبی!
"نشانهء قلبم؟!"
دستم را می برم به چانه ام
و میگویم:
"نور نگاهم را که دنبال کردی
و به مهر لبخندم که رسیدی
دریچهء احساساتم را می بوسی
و از پوست خاموشم عبور میکنی
با شیرین زبانی وارد رگهایم می شوی
همراه جریان خونم می روی
و می روی
و می روی
آنگاه
به مزرعهء احساساتم
-قلبم-
می رسی
فَــرقـی نِـمـیـکُـنـد
کـه ســآعَـت هـآ تَـمـآشـآیَـت کُــنَــم
یـآ لَـحَــظـآتــی چَـنــد
مُــهــم آن حــس عَــجـیـبـی ســت
کـه تـآ هَـمـیـشـه وُجــودَم رآ دَر بَــر مـیـگـیـرَد
از فردا بیشتر مراقب باش
تقاص اشک های امشب من سنگین تر از تمام روزهایی است
که عاشقانه گریه کردم!!!
گاهی اوقات باید خدا رو شکر کنی
یا اصلا بغلش کنی و ببوسیش
که به چیزی که یه روزی میخواستی نرسیدی …
نه برای تو ک دروغ برایت خودِ زندگیست….
نه برای خودم ک دروغ تنها خط قرمز زندگیست برایم….
متاسفم ک چرا مزه عشق را….
از دست تو چشیدم….
تا همیشه در شک دروغ بودنش بمانم….!!!
عشق فراموش کردن نیست ،بخشیدن است
گوش کردن نیست ، درک کردن است
دیدن نیست ، احساس کردن است
جا زدن و کنار کشیدن نیست صبر کردن و ادامه دادن است
حتی تنها . . .
با نگاهی سرد و خسته چگونه توانیم به مرگ این قصه رسیم
بگذار به انتها برسیم بعد بشکنیم
سکوت را بهانه نکن
خستگی دلیل از پا ماندن نیست
به جای من قفل سکوتم را بشکن
مرا دریاب
وقتی هر روز آب شدنِ آدمبرفیکه
سرنوشتش به دست من نوشته شد
میبینم
فکر میکنم
در جایی
در خارج از این بُعد زمان
شاید یکی اینگونه، سرنوشتِ مرا نوشته و
هر روز آب شدنم را میبیند
اگر ذره بین نگاه قوی باشد :
در تمام صفحه های ورق خورده ی زندگی اثر انگشت او دیده می شود .
چه بچه گانه است که فکر می کنیم همه اش را به تنهایی رنگ کرده ایم ..
اگر ذره بین نگاه قوی باشد :
در تمام صفحه های ورق خورده ی زندگی اثر انگشت او دیده می شود .
چه بچه گانه است که فکر می کنیم همه اش را به تنهایی رنگ کرده ایم ..
√چقدر تـآزِگــی دارَد بـَرایَـمـ
√روزهایــی کـه بـه امید آمدن کَــســـی دِلـخُــوشـ نیـستَـم
√وَ شَبهایــی که اَز نیــآمَدَنَــش دِلگیــر نمــی شَوَمـ
√بــی کَســی هـَم عـالَـمـــی دارد
اگر ذره بین نگاه قوی باشد :
در تمام صفحه های ورق خورده ی زندگی اثر انگشت او دیده می شود .
چه بچه گانه است که فکر می کنیم همه اش را به تنهایی رنگ کرده ایم ..
اگر ذره بین نگاه قوی باشد :
در تمام صفحه های ورق خورده ی زندگی اثر انگشت او دیده می شود .
چه بچه گانه است که فکر می کنیم همه اش را به تنهایی رنگ کرده ایم ..
اگر ذره بین نگاه قوی باشد :
در تمام صفحه های ورق خورده ی زندگی اثر انگشت او دیده می شود .
چه بچه گانه است که فکر می کنیم همه اش را به تنهایی رنگ کرده ایم ..
ﺗﻨــــــــــــــﻬــﺎﯾـــﯽ ﻣــــﻦ ﺍﺯ
ﺍﻭﻧﺠــــــــﺎﯾــــﯽ ﺷــــﺮﻭﻉ ﺷــــﺪ
ﮐــــﻪ ،
ﻣﯿــــــــﻮﻥ ﺍﯾﻦ ﻫﻤﻪ " ﺑــــــــــــﻮﺩ "
ﻣﻨــــﺘﻈــــﺮ ﯾﮑــــﯽ ﺑــــــــﻮﺩﻡ ﮐــــﻪ
" ﻧﺒــــــــﻮﺩ
++++++++
روزگـــــــارم را ســیــاه کــــرده اند
آن وقـــــت میگوینـــــد
" شـــبــــــ "
اســـــت ...!
خنــــــده دار نیــســـــت ؟؟! :\
اینجــــا تا پیراهنـــت را
ســیــاه نبیننـــد
نمی فهمنـــد
چیـــزی را از دســـــت داده ای!!!
خــُ ــــدا را دوست دارَمــ ،
اَز روزی کـــه ِ دریافتــــه ِ اَمــ ،
جُــ ـــز خــُ ــــدا کَـســی را #نَـدارَمــ کـــه ِ دلـداری اَمــ بـِدهَـد ،
وَ با #هَمِـــ ــه ِ ی ِ بَـدیهــــایَـمــ ،
#تَرکــَ ــــمــ نَــکُــنَــــد .. .
اَز وَقتـــ ـــی خــُ ــــدا را دوســـت دارَمــ ،
دیگَر ... تَنهــــآ نـیـسـتَــ ـــمــ ... !
من تمآم نشانه های "حیات" را دارم. . .
اما....قَلبَم.....
مـثلِ حــوض کوچــکی که ماهیش را. .
گـربه بُــــرده است. . .
ایستاده . . !!
یک،
همیشه یک است.
شایددرتمام عمرش بیشترازیک نباشد،
امابعضى وقتهامیتواندخیلى باشد.مثل یک عمر،
یک آشنایى،
یک خاطره،
یک دوست مهربونى مثل شما
خدایــــــــــــا ؛
ایـن روزهــا حرفهـــایم بوی نـاشـــکری می دهنــد. . .
امـــا تــــــــو ..
بـه حســـاب تنهـــایی و دردی که می دانی بگـــذار. . .!!!!!!!!
سلام شادی جان
سلام عزیز دلم
سلام شادی جان خوبی؟دیگه ب ما کم سرمیزنییییییییییی؟
سلام دوستِ بی نامو نشانِ عصبانی
خوب شمام سر نمیزنی دیگه من عصبانی میشم؟؟؟
چشم میام
به این می اندیشم که ، چگونه دوستی پیدا کنم که در زمان تنهایی همراهم باشد !
اما . . .
می توان دوستی پیدا کرد که درتمامی لحظه ها کنارم باشد ؟
من در تمام لحظه هایم تنها هستم . . . تنهای تنها !
اما . . . باز هم ازاندیشیدن دست بر نمیدارم . . .
همچنان در مخیله ام به دنبال دوستی شایسته هستم . . .
.
.
.
آری یک دوست . . .
یک دوست صمیمی دارم که به قدر نداشته هایم او را داشته ام . . .
تمامی لحظاتم را با او سپری کرده ام . . .
خاطرات زیادی با هم داریم
شبهای سردم را با نوازش های گرم او سرکرده ام
او دوستی خودرابارهاوبارها ثابت کرده . . .
ثابت کرده که میتواند بهترین دوست برایم باشدودرتنهایی تنهایم نمیگذارد . . .
امامن رفیقی نیمه راه بود برایش . . .
شبی را بیاد دارم که مثل همیشه تنها بودم . . .
دلم گرفته بود . . . از خودم ، از همه . . . حتی ازبهترین وصمیمیترین دوستم که درکنارم بود . . .
مثل همیشه هیچ نمیگفت . . .
ساکت نشسته بود و تنها نظاره گر غم ها و بی کسی هایم بود
سکوتی مبهم فضای اتاق را در برگرفته بود
ساعت ها بدون هیچ کلامی را در کنار هم سپری کردیم
تا اینکه . . . به یکباره هرچه دردو جدایی و حسرت و خلاصه تمام بی کسی هایم که گوشه ای از قلبم تلمبارشده بود را یکجا جمع کردم و برسرش فریاد کشیدم . . . !
پس از لحظه ای . . . دیدم که ارام ارام در خود شکست و مرا دعوت به گریه کرد . . .
من هم با تمام توان شروع به گریستن کردم . . .
اشک میریختم ، زجه میزدم وهربارسکوت اتاق رادرهم میشکستم . . .
ازخودم بدم می امد که چرابهترین دوستم را ترک کردم . . .
هنوز هم باورم نمیشد . . .
یعنی من بودم که او را اینگونه شکستم ؟!
اری من بغضم راشکستم . . .
بهترین دوستم را . . .
ولی مطمئنم که این جدایی دوامی نخواهد داشت . . . !
خاطرات هرچه شیرین تر باشند بعدها از تلخی
گلویت را بیشتر میسوزانند
باید یاد می گرفتم . از هر چیزی عشق و خاطره نسازم !
شاید . . . منظورِ باران من و تو نبودیم . . .
واژه ها محدود شدند در سی دو حرف الفبا .
برای گفتن حرفهایم دنبال سی و سومین حرف میگردم ...
گل یا پوچ بازی می کند
رخ در رخ عشق
با چشمان خویش
عاشق بی دست
به جز حضور تو
هیچ چیز این جهان بیکرانه را
جدی نگرفتم ...
حتی عشق را !
کنار آشنایی تو آشیانه میکنم
فضای آشیانه را پر از ترانه میکنم
کسی سئوال میکند به خاطر چه زنده ای؟
و من برای زندگی تو را بهانه میکنم!
سلام خوب تایید ش کن گفتم خیلی زیاد شاید جای نظراتتو پر کنه
سلام خانومی
حتمـــــــــــــــــــآ
اینروزها اگر چه از یاد بردن رسم است!
اما من تو را خوب حفظم...!
فَــرقـی نِـمـیـکُـنـد
کـه ســآعَـت هـآ تَـمـآشـآیَـت کُــنَــم
یـآ لَـحَــظـآتــی چَـنــد
مُــهــم آن حــس عَــجـیـبـی ســت
کـه تـآ هَـمـیـشـه وُجــودَم رآ دَر بَــر مـیـگـیـرَد
فَــرقـی نِـمـیـکُـنـد
کـه ســآعَـت هـآ تَـمـآشـآیَـت کُــنَــم
یـآ لَـحَــظـآتــی چَـنــد
مُــهــم آن حــس عَــجـیـبـی ســت
کـه تـآ هَـمـیـشـه وُجــودَم رآ دَر بَــر مـیـگـیـرَد
فَــرقـی نِـمـیـکُـنـد
کـه ســآعَـت هـآ تَـمـآشـآیَـت کُــنَــم
یـآ لَـحَــظـآتــی چَـنــد
مُــهــم آن حــس عَــجـیـبـی ســت
کـه تـآ هَـمـیـشـه وُجــودَم رآ دَر بَــر مـیـگـیـرَد
فَــرقـی نِـمـیـکُـنـد
کـه ســآعَـت هـآ تَـمـآشـآیَـت کُــنَــم
یـآ لَـحَــظـآتــی چَـنــد
مُــهــم آن حــس عَــجـیـبـی ســت
کـه تـآ هَـمـیـشـه وُجــودَم رآ دَر بَــر مـیـگـیـرَد
فَــرقـی نِـمـیـکُـنـد
کـه ســآعَـت هـآ تَـمـآشـآیَـت کُــنَــم
یـآ لَـحَــظـآتــی چَـنــد
مُــهــم آن حــس عَــجـیـبـی ســت
کـه تـآ هَـمـیـشـه وُجــودَم رآ دَر بَــر مـیـگـیـرَد
اگــــــــــــــــــر درد داری
تحمــــــــــل کــــــــن...
روی هــــــــم کــــــه تلنبـــــــار شـــــــد
دیگــــــــر نمیفهمـــــــی کـــــــــدام درد
از کجــــــــــاست....
کـــــــم کـــــــم خـــــــودش
بــــــــی حــــــــــس می شـــــــــود...
اگــــــــــــــــــر درد داری
تحمــــــــــل کــــــــن...
روی هــــــــم کــــــه تلنبـــــــار شـــــــد
دیگــــــــر نمیفهمـــــــی کـــــــــدام درد
از کجــــــــــاست....
کـــــــم کـــــــم خـــــــودش
بــــــــی حــــــــــس می شـــــــــود...
اگــــــــــــــــــر درد داری
تحمــــــــــل کــــــــن...
روی هــــــــم کــــــه تلنبـــــــار شـــــــد
دیگــــــــر نمیفهمـــــــی کـــــــــدام درد
از کجــــــــــاست....
کـــــــم کـــــــم خـــــــودش
بــــــــی حــــــــــس می شـــــــــود...
اگــــــــــــــــــر درد داری
تحمــــــــــل کــــــــن...
روی هــــــــم کــــــه تلنبـــــــار شـــــــد
دیگــــــــر نمیفهمـــــــی کـــــــــدام درد
از کجــــــــــاست....
کـــــــم کـــــــم خـــــــودش
بــــــــی حــــــــــس می شـــــــــود...
یهو دلم ریخت!
لعنت به تمام کسانی که تو نیستند،
ولی عطر تو را میزنند و اسم زیبای تورا دارند
یهو دلم ریخت!
لعنت به تمام کسانی که تو نیستند،
ولی عطر تو را میزنند و اسم زیبای تورا دارند
یهو دلم ریخت!
لعنت به تمام کسانی که تو نیستند،
ولی عطر تو را میزنند و اسم زیبای تورا دارند
یهو دلم ریخت!
لعنت به تمام کسانی که تو نیستند،
ولی عطر تو را میزنند و اسم زیبای تورا دارند
او که یگانه تکیه گاه من و توست
پس
به "تدبیرش" اعتماد کن
به "حکمتش" دل بسپار
به او "توکل" کن
و به سمت او "قدمی بردار" تا ده قدم آمدنش به سوى خود را به تماشا بنشینی ...
• سُهیل درون:
شادی جوون ؟
نترس شادی جون !
من مراقبتونم ...
• سُهیل:
آره
راس میگه
• سُهیل درون:
مرسی سُهیل !
• سُهیل :
خواهش میکنم ...
• شادی جون:
مرسی پسملی خوبم ...
• سُهیل درون:
با من بود ... میسی
• سُهیل:
نخیرم ! با من بودش... ممنونم خاله جونم
ای جـــــــــــانم
بازم به تو سهیل درون این سهیل ما که هیچ به فکر خالش نیست
بـعـضـی وقـت هـا کـه ..
ازت نـاراحـت مـیـشـم یـا عـصـبـانـی ..
بـهـت مـیـگـم بــرو بـه زنـدگـیـت بـرس
هـمـه بـدنـم میـلـرزه نـکنـه بـری ..
و وقـتـی کـه بـهـم مـیـگی :
زنــــــــــدگی مـن تـــــویی
کجـا بـرم ؟؟ پـیـش زنـدگیـمـم
انـگـار دنیــــــا رو بـهـم دادنـد[گل]
بـعـضـی وقـت هـا کـه ..
ازت نـاراحـت مـیـشـم یـا عـصـبـانـی ..
بـهـت مـیـگـم بــرو بـه زنـدگـیـت بـرس
هـمـه بـدنـم میـلـرزه نـکنـه بـری ..
و وقـتـی کـه بـهـم مـیـگی :
زنــــــــــدگی مـن تـــــویی
کجـا بـرم ؟؟ پـیـش زنـدگیـمـم
انـگـار دنیــــــا رو بـهـم دادنـد[گل]
بـعـضـی وقـت هـا کـه ..
ازت نـاراحـت مـیـشـم یـا عـصـبـانـی ..
بـهـت مـیـگـم بــرو بـه زنـدگـیـت بـرس
هـمـه بـدنـم میـلـرزه نـکنـه بـری ..
و وقـتـی کـه بـهـم مـیـگی :
زنــــــــــدگی مـن تـــــویی
کجـا بـرم ؟؟ پـیـش زنـدگیـمـم
انـگـار دنیــــــا رو بـهـم دادنـد[گل]
بـعـضـی وقـت هـا کـه ..
ازت نـاراحـت مـیـشـم یـا عـصـبـانـی ..
بـهـت مـیـگـم بــرو بـه زنـدگـیـت بـرس
هـمـه بـدنـم میـلـرزه نـکنـه بـری ..
و وقـتـی کـه بـهـم مـیـگی :
زنــــــــــدگی مـن تـــــویی
کجـا بـرم ؟؟ پـیـش زنـدگیـمـم
انـگـار دنیــــــا رو بـهـم دادنـد[گل]
.
میدانی رفیق . . .
نه زیبایم . . .
نه مهربان . . .
فراری از دختران آهن پرست و پسران مانکن پرست . . .
فقط برای خودم هستم . . .
خوده خودم . . .
صبورم و سنگین . . .
سرگردان . . .
مغرور . . .
قانع . . .
با یک پیچیدگی ساده . . .
و مقداری بی حوصلگی زیاد . . .
برای تویی که چهره را میپرستی نه سیرت آدمی را . . .
هیچ ندارم . . .
راهت را بگیر و برو . . .
حوالی ما توقف ممنوع است . . .
میگن شبایی که خوابت نمیبره یکی داره بهت فکر میکنه
.
.
بابا انقد به من فک نکنید بزارید بخوابم دیگه[عصبانی][نیشخند]
خودت پابرهنه میای تو فکرمون بچه جان دِهَ