دلخسته

دلخسته

قصه ی دلتنگی های مـن
دلخسته

دلخسته

قصه ی دلتنگی های مـن

او ؛مــن





        

  


او شراب بوسه می خواهد ز من

من چه گویم قلب پر امید را

او به فکر لذت و غافل که من

طالبم آن لذت جاوید را

من صفای عشق می خواهم از او

تا فدا سازم وجود خویش را

او تنی می خواهد از من آتشین

تا بسوزاند در او تشویش را




نظرات 6 + ارسال نظر
یه دوست سه‌شنبه 10 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 05:49 ب.ظ

همه همین اند

اووووهـــــــــــــوم

محدثه سه‌شنبه 3 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 05:18 ق.ظ http://mody.blogsky.com

ممنونم محدثه جان از نظرات قشنگتبوس

بی نام سه‌شنبه 3 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 01:04 ق.ظ

سلام
حالا چرا شعر فروغو نصفه نیمه آوردی ؟ بهش بر می خوره ها .
می خوام یه شعر بیارم امیدوارم خوشت بیاد.
اون آهنگو که پیدا نکردی ؟

شما که عشق تان زندگی است
شما که خشم تان مرگ است
شما که تابانده اید در یاس آسمان ها
امید ستارگان را
شما که بوجود آوردید سالیان دراز را
قرون را
ومردانی که زاییده اید که نوشته اند بر چوبه دارها
یادگارها
و تاریخ بزرگ آینده را با امید
در بطن کوچک پرورده اید
و شما که پروردهاید فتح را
در زهدان شکست
شما که عشق تان زندگی است
شما که خشم تان مرگ است
شما که برق ستاره عشقید
در ظلمت بی حرارت قلب ها
شما که سوزانده اید جرقه بوسه را
بر خاکستر تشنه لب ها
و به ما آموخته اید تحمل و قدرت را در شکنجه ها
و پاهای آبله گون
با کفش های گران
در جست و جوی عشق شما می کند عبور
بر راهای دور
و در اندیشه ی شماست
مردی که زورقش را می راند
بر آب دور دست
شما که عشق تان زندگی است
شما که خشم تان مرگ است
شما که زیبایید تا ز مردان
زیبایی را بستانید
و هر مرد در آزادگی خویش
به زنجیر زرین عشقی است پای بست
شما که عشق تان زندگی است
شما که خشم تان مرگ است
شما که روح زندگی هستید
و زندگی بی شما اجاقی است خاموش
شما که نغمه آغوش روح تان
در گوش جان مرد فرح زا است
شما که در سفر پر هراس زندگی مردان را
در آغوش خویش آرام بخشیده اید
و شما را پرستیده است هر مرد خود پرست
عشق تان را به ما بدهید
شما که عشقتان زندگی است
و خشم تان را به دشمنان
شما که خشم تان مرگ است!

سلام
نه نگران نباش خدا بیامرز ازین اخلاقا نداشت لااقل بامن یکی که ندار بودراستش اکثر متن هام نصفه نیمست هر تیکش که به دلم میشینه رو ثبت میکنم.
اون شعرو هم سفارش کردم یکی از دوستان برام دانلودش کنه من سرعتم خیلی پایینهگمونم آماده کرده اما هنوز تحویل نگرفتم
بابت شعر زیبا و دلنشینتم خیلی ممنونم لذت بردم از خوندنش
تشکر از حضور گرمت

bibal جمعه 29 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 10:32 ب.ظ http://www.bibal.blogsky.com

عالی بود

فـــــــدات

♥ پَرَستـــُــــو ♥ پنج‌شنبه 28 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 03:24 ب.ظ http://www.mehrabeeshgh.blogsky.com

وااااااااای چقدر قشنگ بوووووووود
سلامــــــ آجی ووه قربونت برم شاکی شدیاااااااااا
اره عزیزم همه میگن 3 یا 4 ساعت در روز بیشتر نیا

سلام عزیزم فدات بشم
پس دیگه ازین حرفا نزنیـــــــا باشه قربونـــــــــت

حسین پنج‌شنبه 28 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 12:39 ب.ظ

من شراب از لعل لب می نوشمت
آن لب چون انگبین و شهد را

من خراب و مست و لایعقل شدم
جام عشقت خواهمش لبریز را

گرمی جان گیرم از گرمی تو
آن تن سیمین و روح انگیز را

تقدیم به شعر زیبا و بی نهایت عاشقانه شما
امید تا بپذیرید تحفه های سبز این دوست را


خیلی زیبـــــــــــا بود ممنونم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد