دلخسته

دلخسته

قصه ی دلتنگی های مـن
دلخسته

دلخسته

قصه ی دلتنگی های مـن

صبوری





            





تو را طلب نمی کنم




نه اینکه بی نیازم




صبوری می کنم !



چه قدر تلخ شده ای ...







چه قدر تلخ شده ای ... 


انقدر که حتی ... 


وقتی صدایت را می شنوم ... 


احساس می کنم ...



دیگر دلم برایت نمی لرزد...



        

خیال تو









♥ آه اگر در این شبهای سرد

خیالت با من نبود

از سرمای نبودنت

بی شک ...

مرده بوده ام !