دلخسته

دلخسته

قصه ی دلتنگی های مـن
دلخسته

دلخسته

قصه ی دلتنگی های مـن

نگاه تو








چشمانم به نگاهت حسودی می کنند

و نگاه مشتاق و تشنه تو

به دستان گریزان من

ناگسستنی است..

چقدر خستگی ناپذیرست...

آشوب نگاه تو...



نظرات 19 + ارسال نظر
سحر شنبه 4 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 06:39 ب.ظ http://www.dutamun.mihanblog.com

عالی بود شادی جونم

قربونِ سحریِ خودم برم

دخترک تنها شنبه 20 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 03:11 ب.ظ http://loveafterdie.blogfa.com/

دل من تنگ تو است

صندلیهای حیاط

پر برف دیشب ...

و تو کی می آیی؟

که شود آب همه برفهایی

که نبودت را فریاد زده !

دخترک تنها جمعه 19 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 11:02 ق.ظ

اغوشم پر از نبودن توست


دستهایم سرشار از بی مهری توست!




نگاهم نیز جای خالی تو را نشان میدهد،




اما...




تو تسخیر کرده ای تمام قلبم را...

سحر پنج‌شنبه 18 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 10:35 ب.ظ http://www.dutamun.mihanblog.com

ایستادن اجبارکوه بود،
رفتن سرنوشت آب،
افتادن تقدیربرگ
وصبر پاداش آدمی،
پس بی هیچ چشمداشتی
حراج محبت کنیم که همه ما خاطره ایم

فـــــــــــــدات

حمیدرضا پنج‌شنبه 18 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 01:37 ب.ظ http://kolbeye-tanhaei.ir

سلام اپم بهم سربزن منتظرتم

حتمـــآ

هنگامه پنج‌شنبه 18 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 12:04 ب.ظ

بچه که بودیم آرزومون بزرگ شدن بود

بزرگ که شدیم حسرت برگشتن به بچگی رو داریم

دقیقــــــآ

فراموش شده چهارشنبه 17 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 10:59 ب.ظ

نمی بخشمت بخاطر تمام خنده هایی که از صورتم گرفتی.

مــــــــــــــــــــــــــــــــن

حمیدرضا چهارشنبه 17 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 10:22 ب.ظ http://kolbeye-tanhaei.blogsky.com

سلام به عنوان مثال شما بخوام نویسنده ام بشید باید چکارکنم نام کاربری بهت بدم منتظرجوابتم

والا دقیق نمیدونم گمون میکنم باید نام کاربری بدی
یکیم تو نظرات بنویسن برات

سحر چهارشنبه 17 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 09:55 ب.ظ http://dutamun.mihanblog.com

شادی جون وبلاگ قشنگی داری هرچی بگم کم گفتم
ممنون از حضوره گرمت خوشحالم کردی بازم به من سر بزن

فـــدایِ تو
جلومو نگیری تا صبح درِ خونتو میزنمـــــــــــا
امشب خواب بی خواب

حمیدرضا چهارشنبه 17 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 09:39 ب.ظ http://kolbeye-tanhaei.blogsky.com

سلام نظرت درباره سایتم چیه خوبه یا نه چطوری میشه برای وبلاگم نویسنده ایجادکنم حتما بهم سربزن

سلام
سایتت خیلی جذابِ پسر
هم عکس وهم متنات عالیــــــــــن
گمونم بضی از لینکیات قبول کنن در نویسندگی کمک دستت باشن

حمیدرضا چهارشنبه 17 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 07:08 ب.ظ http://kolbeye-tanhaei.blogsky.com

سلام upam بهم سربزن منتظرتم

سلام
اووووووووووووووومـــــــــــــــــــدم

دخترک تنها چهارشنبه 17 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 06:37 ب.ظ

تنهایم...


اما دلتنگ آغوشی نیستم ...


خسته ام ...


ولی به تکیه گاهی نمی اندیشم ...


چشمهایم تر هستند و قرمز ...


ولی رازی ندارم ...


چون مدت هاست ...


دیگر کسی را "خیلی" دوست ندارم !!!

چــــــه بــــــــــــــــد

دخترک تنها چهارشنبه 17 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 03:19 ب.ظ

سختـــی و تنهایــــی را وقتی فهمیدم کــه دیدم مترســک به کلاغ میگـــه :
نــــوکم بزن ولی تنـــــهام نــــزار

مریم چهارشنبه 17 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 02:16 ب.ظ http://www.sooskesiah.blogsky.com

سلام شادی جونم
خوبی؟!
مطلبت خیلی ناز بود(طبق معمول)

سلام قشنگِ من
خوبم به خوبیت گلم
توهم عزیزِ دلمــــــــــــــــــی(چون همیشه)

حدیث چهارشنبه 17 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 10:50 ق.ظ http://eshgohlaneha.blogfa.com/http://

چه عکس عشقولانه ای عالی بود آجی شادی منم آپم

خوشت اومد عزیزکم؟
الان میـــــــــــــام

[ بدون نام ] چهارشنبه 17 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 09:49 ق.ظ

خوب حالا متوجه شدم میگم چرا متوجه نمی شم !؟دلیلش فقط حسود نبودنم این استاد خطرناک شده چرا دیگه به آفریده های خداوند حسودی می کنه استاد حسودی نکن شکر کن این نعمتها داره از آسمان می باره بر شادی جونم ببین اسممو نوشتم استاد نفهمه من کیم آخه خجالت می کشم از خودم که یک دانشجوی رده پایین هنر م واستادی که دکترا داره ولی چکار کنم دیگه آخر این زبونم سرم را به باد می دهد
خوب حالا درستش می کنم زبون دیگه می تونه ....
استاد خدایش خیلی قشنگ می نویسید حسادتونو خیلی قشنگ نشون می دیید

ای جانــــــــــــــــــم
میمیرم وسه این نصیحتـــات
شکستِ نفسی میکنی خانومی شما یه پا استادی خودت

رضا چهارشنبه 17 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 09:33 ق.ظ http://ghm99.blogfa.com

سلام دوست عزیز.از مطالب ویت خیلی لذت میبرم
موفق باشی

سلام دوستِ عزیز
خیلی خوشحالـــــــــــــــم
مرسی از حضورت

حسین چهارشنبه 17 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 09:28 ق.ظ http://www.myimmortalbeloved.blogsky.com

من حتی به
خورشید که بر تو می تابد
برخاک که بر آن راه می روی
بر باران که بر صورتت بوسه میزند
بر باد که بر گیسوانت شانه میزند

هم

حسودی میکنم

زیبا بود عزیز
خیلی زیبا زیبا زیبا

ممنونم استاد
دلنوشته هاتون بر دل مینشینن
گمونم توضیحی هم هست بر مطالبِ من
بعضی ها منتظرِ نظر شُمان

لاله چهارشنبه 17 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 09:08 ق.ظ

سلام صبحت بخیر عزیزم
من که هر چی این مطلبو خوندم نفهمیدم چی میگه چندین بار خوندمش آخه می دونی عسل, من چند وقت احساس عشق نکردم برای همین مطالبتو نمی فهمم خیلی سنگین یکم سبکتر بنویس من که بی سواد عشقم حالیم بشه[ولی عکسش محشره وفکر می کنم گویای متن هست حالا منتظر می مونم شاید استاد نظری بده که من متوجه این متن بشم من حالم خوب شد دیروز که باهات صحبت کردم تو رو نمی دونم ممنون که با خنده ات منو شاد کردی

سلام عزیز دلم
صبح زیباورنگارنگِ پاییزی تو هم بخیر گلم
نهایتِ آرزومه شاد بودنت عزیزم
استادم نظر داده من توضیح نمیدم دیگه پس

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد