دعای باران چرا؟
دعای عشق بخوان!!!
این روزها دلها تشنه ترند از زمین...
خدایا کمی عشق ببار...
فراموش کردنت به معجره می ماند؛
وقتی دیوار های خانه هم تو را به یادم می آورند..
من که می دانم شبی عمرم به پایان می رسد, پس چرا عاشق نباشم ...?
کاش میدانستم چیست ، آنچه از چشم تو تا عمق وجودم جاری ست . . .
برای من که دلم از سکوت لبریز است
صدای پای تو از دور هم دل انگیز است
سکوت میکنم چون دیگر نمیدانم چه کنم با این دنیا....
بهترین لحظه برایم زمانیست که چشمانم را می بندم و به تو فکر می کنم.
ادامه...
آنجا که عشق
غزل نیست
که حماسهای ست،
هر چیز را
صورت حال
باژگونه خواهد بود:
آنجا که عشق
غزل نه
حماسه است
هر چیز را
صورت حال
باژگونه خواهد بود:
رسوائی
شهامت است و
سکوت و تحمل
ناتوانی.
از خلاصه ی روز های انتظار،
که میدانم حوصله به خرج نمی دهی تا تمامی حرفهایم را بشنوی !
فقط این را میگویم :
دلتنگی ام آنقدر بزرگ شده است که اگر ببینی شاید نشناسی . . . !
زندگی دفتری از خاطرههاست
یکنفر در دل شب
یکنفر در دل خاک
یکنفر همدم خوشبختیهاست
یکنفر همسفر سختیهاست
چشم تا باز کنیم عمرمان میگذرد
ما همه همسفر و رهگذریم
آنچه باقیست فقط خوبیهاست
امروز که از خواب بیدار شدم از خودم پرسیدم :
زندگی چه می گوید ؟
جواب را در اتاقم پیدا کردم :
سقف گفت : اهداف بلند داشته باش !
پنجره گفت : دنیا را بنگر !
ساعت گفت : هر ثانیه با ارزش است !
آیینه گفت : قبل از هر کاری به بازتاب آن بیندیش !
تقویم گفت : به روز باش !
در گفت : در راه هدف هایت سختی ها را هُل بده و کنار بزن !
زمین گفت : با فروتنی نیایش کن !
و در آخر تخت خواب گفت : ولش کن بابا بگیر بخواب !
هیچی دیگه من تا حالا رو حرف تختم حرف نزدم
دردنـــــآک اســـــت
دوســـــتـَش بـدآری
و گمـــــآن کنی دوســـــتـَت دآرد
حــــآل آن کـِه
او یــِگــآنه هـَســــتی تو بآشـَـد
و تـــــو
یـــِــکی از هــزآران لــــــذت او …
گاه دلتنگ می شوم
دلتنگ تر از همه دلتنگی ها گوشه ای می نشینم و حسرتها را می شمارم و باختن ها را
و صدای شکستن ها را ...
نمی دانم کدام امید را ناامید کرده ام
و کدام خواهش را نشنیدم
و به کدام دلتنگی خندیدم که
اینچنین دلتنگم؟
رفیق پیدا کرده ام.....
رفیقی مهربان....
او به من به هیچ وجه خیانت نمی کند...
او را دوست دارم زیرا......
او هم مرا دوست دارد.....
با او دگر عادت کرده ام...
آخر تنهایی خیلی با مرام است.....
نه از شراب...
که از حقیقتی که شراب به او آموخت...
سرخی شراب در میان جام میدرخشد و سبزی چشمان تو در میان سرخی شراب...
خیره در جام زیر لب زمزمه می کند:
هیچ شرابی نمیتواند چنان مستم کند که تو را فراموش کنم...
ای آواز بی سرنوشت شادی
گذری بر این پریشان عرضه دار
شاید بهتر از تو –
لبخند تابستان را می شناسد
و گلیم باد را در فرا راه آسمان می گشاید
من چشمانم با درخت شعر پیوند خورده اند
و آنگاه که می گویم
ترا ندیده ام- ترا بخوبی می شنا سم
که لبخند ترا در جنگلی انبوه دیده ام
و در کرانه ها ی آسمان
بدنبال ابری برای چشمان تو بوده ام
آنجا که عشق
غزل نیست
که حماسهای ست،
هر چیز را
صورت حال
باژگونه خواهد بود:
آنجا که عشق
غزل نه
حماسه است
هر چیز را
صورت حال
باژگونه خواهد بود:
رسوائی
شهامت است و
سکوت و تحمل
ناتوانی.
کـــــــــــــــــــاش...
گـــاهـــــــــــی...
زنــــــدگـــــــی
[◄◄ι] [ ιι ] [■] [►] [ι►►]
داشت
کاش...
تـو چـه مـیفـهـمـی از روزگـارم ....
از دلـتـنـگـی ام ...
گـاهـی بـه خـدا الـتـمـاس مـیـکـنـم ...
خـوابـت را بـبـیـنـم ...
مـیـفـهـمـی ؟!!
فـــــقــــــط خـــوابــــــت را !!
سلام وب خوبی دارید بهم سر بزنید
سلام
ممنونم
حتمآ
آدمای راستگو....خیلی زود و خیلی راحت عاشقـــــــــ می شنــــــــ...
خیلی راحت احساسشونـــــــــــ رو بُروز میـــــــــدن.....
خیلی راحت بهت می گن که دوستتــــــــــــ دارنــــ....
خیلی دیر دل می کنن....خیلی دیـــــــــــر تنهات می ذارنـــــــ....
امـــــــــا.....
وقتی زخمی بشن...ساکتـــــــــــــ می شنـــــــ...
اون موقع تنهات می ذارن خیلی راحت میرنــو دیگه هم بر نمی گردن.
دیگر تمام شد
آرزو هایم را گذاشتم در کوزه
با آبش قرص های اعصابم را میخورم!!
از خلاصه ی روز های انتظار،
که میدانم حوصله به خرج نمی دهی تا تمامی حرفهایم را بشنوی !
فقط این را میگویم :
دلتنگی ام آنقدر بزرگ شده است که اگر ببینی شاید نشناسی . . . !
قوربون خواهرگلم
فــــــــــــدات
از سرم که بیفتی ، دست و پای غرورت خواهد شکست !
آن روز درد شکستن را خواهی فهمید ...
روزی که از چشمت افتادم را به یاد آر ....
سهراب گفتی چشم هارا باید شست , شستم ...
گفتی زیر باران باید رفت , رفتم ...
او نه چشم های خیس و شسته ام را , نه نگاه دیگرم را ,
هیچ کدام را ندید ... !
فقط در زیر باران با طعنه خندید و گفت ...
دیوانه ی باران ندیده ...
راست میگویند دنیا دو روز است روزی به وصال روزی به فراق
مرسی عزیزم که پشتم بودی جبران می کنم هر چی خواستی بهم بگو تا برات جبران کنم هر وقت هرجا هرکار که خواستی
قربونت خانومی
عزیزمی
زندگی دفتری از خاطرههاست
یکنفر در دل شب
یکنفر در دل خاک
یکنفر همدم خوشبختیهاست
یکنفر همسفر سختیهاست
چشم تا باز کنیم عمرمان میگذرد
ما همه همسفر و رهگذریم
آنچه باقیست فقط خوبیهاست
امروز که از خواب بیدار شدم از خودم پرسیدم :
زندگی چه می گوید ؟
جواب را در اتاقم پیدا کردم :
سقف گفت : اهداف بلند داشته باش !
پنجره گفت : دنیا را بنگر !
ساعت گفت : هر ثانیه با ارزش است !
آیینه گفت : قبل از هر کاری به بازتاب آن بیندیش !
تقویم گفت : به روز باش !
در گفت : در راه هدف هایت سختی ها را هُل بده و کنار بزن !
زمین گفت : با فروتنی نیایش کن !
و در آخر تخت خواب گفت : ولش کن بابا بگیر بخواب !
هیچی دیگه من تا حالا رو حرف تختم حرف نزدم
از قدیم ندیما میگفتن
واسه کسی بمیر
که واست تب کنه....!!
قدیمیا چه پر توقع بودن!!
من واست میمیرم,حرفی نیست!!
اما خدانکنه تو تب کنی...
دردنـــــآک اســـــت
دوســـــتـَش بـدآری
و گمـــــآن کنی دوســـــتـَت دآرد
حــــآل آن کـِه
او یــِگــآنه هـَســــتی تو بآشـَـد
و تـــــو
یـــِــکی از هــزآران لــــــذت او …
این روز ها که تـو نیستی ،
من به عکسهایت می نگرم . . .
این همان تنفس ِ مصنـوعی است !!!
این رودر خاطـــری کـــه "تـــویـــی" دیگــــران فراموشــند ...
بـــــــذار در گــــوشـــــت بگویم
مـــــــــیخــــواهـــــمــــت
ایــــــــن خــلاصــــــه ی
تــــــــمــام حـــرفــــای عـــــاشـــقـــــانه ی دنــــــیـــــاســـت .
سلام عزیزم
من خیلی وقته لینکت کردم خوشحال میشم تو هم در اسمان روئشن حضور داشته باشی
منتظرت نظر و انتقاد شما عزیز هستم.
سلام عزیز
ممنونم
با کمال میل دوستِ من
تنهــــآیـمـ …
اَمــآ دِلتنگِ آغــوشی نیستــمـ …
خستــه اَمـ …
ولـی به تکیـه گـــآـه نمـیـ اندیشــمـ …
چشــمـ هــآیـمـ تـر هستنــد و قــرمــز…
ولــی رآزی نـدارمـ !
چــون مدتهــآست دیگــر کسی را {خیلــی} دوست ندآرمـ !!!
فقط خیلـی هـآ رآ دوست دآرمـ
salam
golam
sobe be khir azizam
سلام عزیزکم
صبح تو هم بخیرو شادی
سلام وبت عالیه
من از طریق وب محمدسام با وبت آشنا شدم
میشه باهم تبادل لینک کنیم ؟؟؟/
سلام عزیزم
مرسی از حضورت خانومی
با کمال میل گلم
گاه دلتنگ می شوم
دلتنگ تر از همه دلتنگی ها گوشه ای می نشینم و حسرتها را می شمارم و باختن ها را
و صدای شکستن ها را ...
نمی دانم کدام امید را ناامید کرده ام
و کدام خواهش را نشنیدم
و به کدام دلتنگی خندیدم که
اینچنین دلتنگم؟
این روزها...
همه به من می گویند:
بالای چشمت ابروست..!!
همه فهمیده اند..
جای تو خالیست..!
چشمت را دور دیده اند..!!!
رفیق پیدا کرده ام.....
رفیقی مهربان....
او به من به هیچ وجه خیانت نمی کند...
او را دوست دارم زیرا......
او هم مرا دوست دارد.....
با او دگر عادت کرده ام...
آخر تنهایی خیلی با مرام است.....
می دانی..؟
آدم های ِ ساده..
ساده هم عاشق می شوند..
ساده صبوری می کنند..
ساده عشق می وَرزَند..
ساده می مانند..
اما سَخت دِل می کنند..
آن وقت که دل ِ می کنند..
جان می دَهند..
سخت میشکنند..
سخت فراموش میکنند..
آدم های ِ ساده…
× تنمـــ دارهــــ میلرزهــــ ×
× تو اینـــ هوایــــ ـــهــــ ر ز ــــهــــ ×
× گاهیــــــــــــ نداشتنــــــــ دلــــــــ ×
× بهــــــ داشنتنشــــــ میـــــ ارزهـــــ ×
کاش میشد
کمی از غصه هایم را بر دوش خدا بگذارم
تا بداند دلتنگی چقدر حجم دارد !
تا بداند دلتنگ که باشی
شادترین لحظه ها هم سردو بارانیست
نه از شراب...
که از حقیقتی که شراب به او آموخت...
سرخی شراب در میان جام میدرخشد و سبزی چشمان تو در میان سرخی شراب...
خیره در جام زیر لب زمزمه می کند:
هیچ شرابی نمیتواند چنان مستم کند که تو را فراموش کنم...
خاطره یعنی
یک سکوت غیر منتظره
میان خنده هایی بلند..
shadi jan vaghean mamnonam
hameye cament hat mahshar bodan
sharmande karde
daste golet dard nakone azizam
سلام زهرا جون
خوشحالم خوشت اومده عزیزم
قابلتون نداشت خانومی
امیدوارم،باور های هیچکس نسبت به انسانی ناگهان آوار بر سرش نشود.
خیلی حس داغونیه وقتی باورت نسبت به کسی فرو بریزه…خیلی سخته…
دلم سخت برای پاکی های قلب کودکانه ی آدم ها تنگ است…ای کاش انسان ها همیشه انسان میماندند …فرق آدم و انسان خیلی زیاده…خیلی…
آمــدنم با خدا بود وعده بهار را داد
نــمیخواستم
نــفهمیدم
فــقط آمــدم !
رفــتنم اما با توست !
تــو بمانی می مــانم
حــتا اگر همه ی دنیا ســوزِ سردِ زمستان باشد و
از بــهار بی خبــــــــر . . .
نمـــی دانـم چــــرا ؟!
ایـن روزهــــا در جـــواب هـــرکــــه از حـــالم
مـــی پرســــد تـــا مــــی گویــــم … ” خوبــــــــم ”
چشمـــــانم خیس مــــی شـــــود … !
ناز بـ ـ ـ انـــ ــو , mahnaz69
این روزها
دلــــم عـجـیـب بچگی می خواهد...
/خسته ام/
فقط یک قلم لطفا...
می خواهم خودم را خط خطی کنم!
به درخت نگاه کن...
قبل از اینکه شاخه هایش زیبایی نور را لمس کند
ریشه هایش تاریکی را لمس کرده...
گاه برای رسیدن به نور،باید از تاریکی ها گذر کرد...
سلام
بدو بیا وبم دزد پیدا کردم
بیا و ازم دفاع کن
برو تو وبشون
منتظرم
سلام
الان میام
سلام
حتمابه مدرسه مراجعه کرده ودربخش مدیریت کتاب رادانلود کنید
باتشکر
Faezeh
www.astronomy-school.blogfa.com
سلام عزیزم
ممنونم
استخوان بندی فریاد ،
پاسخی ست
به هزاران ستم بی صدا . ....
ابر
ای آواز بی سرنوشت شادی
گذری بر این پریشان عرضه دار
شاید بهتر از تو –
لبخند تابستان را می شناسد
و گلیم باد را در فرا راه آسمان می گشاید
من چشمانم با درخت شعر پیوند خورده اند
و آنگاه که می گویم
ترا ندیده ام- ترا بخوبی می شنا سم
که لبخند ترا در جنگلی انبوه دیده ام
و در کرانه ها ی آسمان
بدنبال ابری برای چشمان تو بوده ام
سلام
کم پیداییییییییی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
منتظرتم
سلام عزیزم
الان میام
نه توان خواستن دارم
نه
توان
فراموش کردن
سهم من از تو چیست؟
فقط
“دل تنگى
میـــــــ ـان دِلتَنگــــــی هایَــــــم باشــ ـــــــ تا فَراموشَـــ ـــت نَکُــــــنَم…
تا بــــه یاد داشـــ ـــته باشَمَـــــت…
تا بویَـــ ــــت را حِــس کُنَـــــــم…
تا بِــــــ ـدانَــــم که هَستـ ـــــی…
تَـــــــ ـمامِ دُنیـــ ــــام قَلبَــــمه…
دنیـــ ــــام باشــــ ـــه واسه تــ ـــــــو…
تا بِدانــــ ـــی میانِ ثانیــــ ـــه هایِ دِلتَنگیـــــهامـــ تــــــو وجــــــ ــــود داریــــ ـــ….
فَــقَط تـــ ــــو....
می پرسی
چه می کنم ..!؟
کاری جز سکوت
در
برابر یک اغوش بسته
وجود دارد ..؟
“خوابیدی؟”نوشته میشه…
“میخوام باهات حرف بزنم”خونده میشه…!
در شهری که بوی عید نیست …
چه فایده …
جوانه ی درختان …
نور خورشید …
لباس نو …
من تنها با تو عید را می خواستم …
ظرفیت پشت تکمیل است...
لطفا از جلو خنجر بزنید!!
ساقی بیخیال کن!!
سهم مرا هم بریز برای زمین...
بگذار جاده ها مست کنند شاید مسافرم را برایم پس آوردند!