دلخسته

دلخسته

قصه ی دلتنگی های مـن
دلخسته

دلخسته

قصه ی دلتنگی های مـن

حیـــــف...




 




چقدر هفتاد ٬ هشتاد سال کم است برای دیدن  

 تمام دنیا

برای بودن با تمام مردم دنیا


چقدر حیف است که من میمیرم و


غواصی در عمق اقیانوس ها را تجربه نمی کنم


میمیرم و حداقل یکبار زمین را از روی کره ماه 


نمی بینم!!


دلم می خواست چند کلیسا ،معبد و مسجد بزرگ 


جهان را می دیدم


و دلم می خواست یکبار هم که شده تا ارتفاعی 


بلند پرواز می کردم


دلم می خواست های من زیاداند٬


بلنداند٫


طولانی اند٫


اما مهم ترین دلم می خواست های من این است 


که:


انسان باشم٬ انسان بمانم و انسان محشور شوم!


چقدر وقت کم است تا وقت دارم باید مهر بورزم ٫


وقت کم است باید خوب باشم


مهربان باشم


و دوست بدارم همهٔ زیبایی ها را!



نظرات 338 + ارسال نظر
. مریم نمیداند ز من از عشق پاک و راز من !! دوشنبه 1 مهر‌ماه سال 1398 ساعت 12:28 ب.ظ

. با درودی مهربانانه
.
. می خواهم آرزوهایم را بر دارم و بروم . نرگس ها جشن تولد
. هستی خود را در قانون سرد بی‌تفاوتی دوستی ها می‌گیرند [ناراحت]
.
. و من از تبار لاله و شقایق ها هستم [گل][گل]
. تو با من میآیی ؟؟ . . .
.
.. خسرو فیضی ..
.....................................

مریم ؟؟

. در آسمون چشم من باران نمی آید به بند !! دوشنبه 1 مهر‌ماه سال 1398 ساعت 12:03 ب.ظ

. با درودی مهربانانه
.
. شب ها در انتظار طلوع ستارگان . غرق نگاه آسمان می‌شوی

. در خیالت آنها را می‌چیدی و در بام چشمانت می‌گذاشتی !!

. تو افسون ستاره‌ها شده بودی و در خیالت آنها را فقط برای
. خودت می‌دیدی

. غافل از اینکه شب هنگام ستاره‌ها
. مهمان تمام بام ها هستند . .
.
. و نمیدانستم تو که تمام وجودم را مسخر کرده ای
. چون یک ستاره بر هر بامی [قلب شکسته]
.
.. خسرو فیضی ..
...................................

مامیترا دوشنبه 1 مهر‌ماه سال 1398 ساعت 08:59 ق.ظ http://mamitra.blogfa.com/

سلام به

سپهر یکشنبه 31 شهریور‌ماه سال 1398 ساعت 05:46 ب.ظ http://sepehr288.blogfa.com/

بزﺭﮔﺘﺮﯾﻦ ﺩﺷﻤﻦ
ﺁﺭﺍﻣﺶ ﺍﻧﺴﺎﻥ
ﻣﻘﺎﯾﺴﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﺎ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺍﺳﺖ
ﻏﺎﻓﻞ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻫﺮ ﮐﺴﯽ
ﺩﺭ ﻣﺴﯿﺮﯼ
ﮐﺎﻣﻼ ﻣﺘﻔﺎﻭﺕ ﺍﺯ ﺩﯾﮕﺮﯼ
ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﺳﻔﺮ ﻭ ﯾﺎﺩﮔﯿﺮﯼﺍﺳﺖ

سپهر یکشنبه 31 شهریور‌ماه سال 1398 ساعت 05:45 ب.ظ http://sepehr288.blogfa.com/

☘رویاها برای تو کاری نخواهند کرد،


تا اینکه دست به عمل بزنی....✨

سپهر یکشنبه 31 شهریور‌ماه سال 1398 ساعت 05:45 ب.ظ http://sepehr288.blogfa.com/

⭕️ مهربانی؛

مهمترین اصل "انسانیت" است
اگر کسی از من کمکی بخواهد
یعنی
من هنوز روی زمین ارزش دارم...

مهران یکشنبه 31 شهریور‌ماه سال 1398 ساعت 01:27 ب.ظ http://mehran-kh45.blogfa.com

با جرعه ای ز بوی تو،

از خویش می روم..

آه، ای شراب کهنه،

که در ساغری هنوز...

مهران یکشنبه 31 شهریور‌ماه سال 1398 ساعت 01:19 ب.ظ http://mehran-kh45.blogfa.com

هنگامی که

عطر خیالت در فضا می پیچدُ

دلم مستِ عبور تو می شود.

. یه دل شیکسته رو چن میخری ؟؟!! یکشنبه 31 شهریور‌ماه سال 1398 ساعت 12:17 ب.ظ

. با درودی مهربانانه
.
. در انتظار تو همه را فدای ثانیه ها کردم .
. سکوت زیبای اقاقی ها
. آرامش این شب روِیایی
، زیبایی مهتاب
، تا شاید باز هم دیوار ساکت کوچه آمدن تو را فریاد کند [گل]
.
.. خسرو فیضی ..
...................................

. غمی پنهان بدل دارم که کوچک می نماید وسعت خورشید !! یکشنبه 31 شهریور‌ماه سال 1398 ساعت 11:36 ق.ظ

. با درودی مهربانانه
.
. دیگر کسی مرا صدا نمی زند . شعرهایم درباد آتش سوخت !!
. و چه تلخ در میان صفحات تقویم ورق خوردم
.
. صورتم را می‌پوشانم تا آیینه پوست بیندازد و گناهانم
. را خط می‌زنم تا که یاس های پژمرده کمر راست
. کنند و تو با آمدنت بر بی گناهی ام شهادت دهی [گل][گل]
.
.. خسرو فیضی ..
.................................

. معشوقه من کیست همانی که ندانم !! یکشنبه 31 شهریور‌ماه سال 1398 ساعت 11:18 ق.ظ

. با درودی مهربانانه
.
. اینجا شهر ویرانه ای بیش نیست
. اینجا خاطره خشک بیابان به امتداد راه بی‌پایان
. تهی از ابر آسمان می‌رسد ،

. اینجا از لطافت باران نمی گویند !! . .
. که من سرشار احساسم . .
. که من عاشق گلهایم واز دیار باران آمده ام [گل][گل]
.
.. خسرو فیضی ..
................................

سپهر شنبه 30 شهریور‌ماه سال 1398 ساعت 10:59 ب.ظ http://sepehr288.blogfa.com/

تو روى نیمکتى نشسته اى این سر دنیا
که تمامِ آنچه میخواهى کسى است که آن سرِ دنیا روى نیمکتى نشسته است
که تمامِ آنچه که میخواهد تویى !
نیمکت هاى دنیا را بد چیده اند …

سپهر شنبه 30 شهریور‌ماه سال 1398 ساعت 10:58 ب.ظ http://sepehr288.blogfa.com/

همیشه از آمدن “نـ” بر سر کلمات مـی ترسیدم !
نـ داشتن تو… نـ بودن تو…
نـ ماندن تو…
کـاش اینبـار حداقل دل واژه برایم می سوخت و خبـری مـیداد از نـ رفتن تـو…

سپهر شنبه 30 شهریور‌ماه سال 1398 ساعت 10:57 ب.ظ http://sepehr288.blogfa.com/

برای عاشق شدن، نباید یک شخصیت متفاوت را دوست داشت!

برای عاشق شدن باید یک شخصیت عادی را متفاوت دوست داشت!

. عشق با تو اعتبار می یابد !! شنبه 30 شهریور‌ماه سال 1398 ساعت 02:50 ب.ظ

. با درودی مهربانانه .
.
. فقط قول بده تنهایی‌ام را بزرگ نکنی . قول بده چشمانم
. به پیچ و خم جاده عادت نکند . قول بده فاصله‌ها را به
. حراج بگذاری و به اندازه اندوه دستان خالی ام
. دوستم داشته باشی . . بیا . . بیا و ببین
. که در انتظار تو . . چشمانم را به در دوخته ام .
.
.. خسرو فیضی ..
............................

. آآ ه . . ای سفیر عشق . . شنبه 30 شهریور‌ماه سال 1398 ساعت 02:29 ب.ظ

. با درودی مهربانانه .
.
. تاریخ می گوید :
. اگر ملتی چیزی را بر آزادی ترجیح داد
. همه چیز خود را از دست خواهد داد !
.
.. خسرو فیضی ..
...............................

. من صلیب خویش را می کشم بردوش !! شنبه 30 شهریور‌ماه سال 1398 ساعت 02:24 ب.ظ

. با درودی مهربانانه
.
. کاش خیال عمیقی در شب هایم بودی
. با تو تا سپیده دمان در سکوت می ماندم !!

. کاش دشتی بود چمنزار تا چون باران برتو ترانه می خواندم

. میدانی آرزویم چیست ؟؟
. آرزویم دریا شدن تو و ساحل بودن خودم
. دیگر راه گریزی از آغوشم نداشتی !!!! [گل][گل]
.
.. خسرو فیضی ..
...............................

سپهر جمعه 29 شهریور‌ماه سال 1398 ساعت 11:26 ب.ظ http://sepehr288.blogfa.com/

به قلبم معذرت خواهی بسیاری بدهکارم
بخاطر تمام روزهایی که
گرفت
شکست
تنگ شد..
و کاری از دست من برنمی آمد..!

سپهر جمعه 29 شهریور‌ماه سال 1398 ساعت 11:25 ب.ظ http://sepehr288.blogfa.com/

کوچه و خیابان پر شده از آدم هایى
که دیگر لازم نیست براى داشتن شان
تلاش کنی، اشاره اى کافیست!
تو اما خاص باش
یک خاصِ دست نیافتنى..!

سپهر جمعه 29 شهریور‌ماه سال 1398 ساعت 11:14 ب.ظ http://sepehr288.blogfa.com/

قهوه هم
طعم عسل می‌دهد
وقتی تو آن طرف میز
نشسته باشی . . .

. غروبم بس غم انگیزه . . چشم از اشک لبریزه . . جمعه 29 شهریور‌ماه سال 1398 ساعت 03:58 ب.ظ

. با درودی مهربانانه .
.
. باور کن قاصدک هایت را گم نکرده‌ام . در سکون ارغوانی
. پولک های باد ، عاشقانه‌هایت را فراموش نکرده‌ام
. باور کن با تمام نبودن هایت می‌سرایمت غریبی اشک هایم
. را به بزرگی غربت خنده هایت ببخش !! .
.
.. خسرو فیضی .. ...........

. ببین بارون چشمانم زلال و پاک و . . . جمعه 29 شهریور‌ماه سال 1398 ساعت 03:51 ب.ظ

. با درودی مهربانانه .
.
. من برای تو تمام نام و نشان شاپرک ها را نوشته‌‌ام
. غربت دست هایت را برداشته‌ام تا حسرت بی‌همزبانی روی
. لب هایت نچرخد . دلتنگی‌ات را در بازار دلداده‌ها فروختم
. من جای تو برای تمام رفتنی‌ها گریه کرده‌ام
. به جای تو بغض کرده‌ام
. بیا و با آمدنت بغضم را چنان بشکَن
. که با اشک هایم در آغوش گیرمت . . [گل][گل].
.
.. خسرو فیضی ..
...............................

. بی تو من یک دل شکسته م !! پنج‌شنبه 28 شهریور‌ماه سال 1398 ساعت 12:44 ب.ظ

. با درودی مهربانانه .
.
. یادم باشد به پنجره سفارش کنم خاطره‌هایم را آزرده خاطر نکند
. یادم باشد هر شب به ستاره‌ها بگویم پیشانی‌ات را ببوسند
. تا بهانه بی‌آسمان شدن نداشته باشی .
. راستی یادم رفت... نفس های باران را روی پنجره اتاقت می‌چسبانم
. تا نگاه ترک‌خورده ابرها پشت تنهایی‌ات پرپر شود .
.
.. خسرو فیضی ..
..............................

. با این غزل سکوت خود آغاز می کنم !! پنج‌شنبه 28 شهریور‌ماه سال 1398 ساعت 12:29 ب.ظ

. درودی صمیمانه . .
.
. هنوز خوان هشتم . خسرو فیضی . را لینک نکرده اید ؟؟
. بنازم همتت را دهر !!! عجب بازی زیبایی است !!
.

درود برهشتمین خوان وبلاگ
چرا بابا لینک شدید همون موقع جناب فیضی
تو قسمت پیوندا نامتون هست
هم شما هم سپهر خان با افتخار لینک شدید

. ای درخت پر گل من . نو خزانت شادمان باد پنج‌شنبه 28 شهریور‌ماه سال 1398 ساعت 12:22 ب.ظ

. با درودی مهربانانه .
.
. من در پناه یک پندار سرشار از شکوه شب مانده ام
. خسته از وسعت تکرار تمنای شبنم‌ها ، خسته از فرصت
. خورشید شدن ، کوله‌بارم را روی زخم شانه نرگس ها محکم می‌کنم
. کوله‌بارم به اندازه همه اشک‌هایم سنگین است، پُر از تنهایی‌ست.
.
.. خسرو فیضی ..
...............................

سپهر چهارشنبه 27 شهریور‌ماه سال 1398 ساعت 10:27 ب.ظ http://sepehr288.blogfa.com/

اگـه وجــود خـــــــدا ﺑـــــــــــاورت بــشــه

خـــــــــــــــدا یــه نـــقــــــطــه میندازه زیــر بــاورت …

مـــیـــشــه : ﻳــــــــــــــــﺎﻭﺭﺕ …

به همین راحتی

سپهر چهارشنبه 27 شهریور‌ماه سال 1398 ساعت 10:23 ب.ظ http://sepehr288.blogfa.com/

دلتنگی تاوان لحظه های دلبستگیست...

. بی تو ای آرام جانم من کویری بی بهارم !!! چهارشنبه 27 شهریور‌ماه سال 1398 ساعت 02:19 ب.ظ

. با درودی مهربانانه .
.
. می‌دانم خسته‌تر از چشمان من هستی . از تمام بغض‌هایم
. بی‌آینه‌تری . باورم نمی‌شود که دلم تقویمم ماه و سالش را گم کند
. به‌جز تولد تو ، آخر فرصتی برای با هم بودن نمانده . باورم نمی‌شود
. روی زمینی‌ترین احساسم خط بخورم
. روی تنهاترین لحظه‌های پُر از اشک بشکنم .
. تو مرا میدانی ؟؟
.
.. خسرو فیضی ..
...............................

. غمی در سینه ام . پنهان . که دوست اش دارم !! چهارشنبه 27 شهریور‌ماه سال 1398 ساعت 11:52 ق.ظ

. با درودی مهربانانه
.
. گفتی صبوری کن ، صبوری... ولی دیگر نمی‌توانم !! ، آخر صبر هم
. دیگر نمی‌تواند به پایم بنشیند . گفتی منتظر باش و چشم به راه..
. اما تنهایی هر لحظه به بغضم چنگ می‌زند و نبودنت را به سر روزگار
. فریاد می‌کشد . دلم می‌خواهد داغ دوری‌ات را گریه کنم اما در آسمان
. چشم هایم ابری برای باریدن نیست . کاش کوچه‌های دلم را
. راه عبور تو نمی‌کردم . کاش . . .
.
.. خسرو فیضی ..
...............................

. دلم پرنده ایست به قفس تو خو کرده !! چهارشنبه 27 شهریور‌ماه سال 1398 ساعت 11:43 ق.ظ

. با درودی مهربانانه .
.
. آخر هنوز پر از تماشای دیدنی های نگفته هستم
. من هنوز بین بچگی هایم مانده‌ام و حسرت یک شاخه
. گل را دارم . هنوز عاشق ستاره‌های کاغذی هستم
. کنار پیچک های عاشق ، غزل می‌فروشم و رد پای
. عطر سپیدار میخرم و دلال اشعار حافظ هستم
. و عاشق شعرهای نگفته
. باورت می‌شود خانه‌ای آن طرف خورشید خریده‌ام؟
. باورت می‌شود اجاره‌نشین پلک ماهی ها هستم !!
.
.. خسرو فیضی ..
.................................

سپهر سه‌شنبه 26 شهریور‌ماه سال 1398 ساعت 05:55 ب.ظ http://sepehr288.blogfa.com/

روزی که خیال دلتان رقص کند
یک جان چه کند
که صد جهان رقص کند...

#مولانا

سپهر سه‌شنبه 26 شهریور‌ماه سال 1398 ساعت 05:53 ب.ظ http://sepehr288.blogfa.com/

باران…
میراث خانوادگی ما بود!
کوچک که بودم
از سقف خانه ما می‌چکید؛
بزرگ که شدم
از چشمانم…!!!

#حسین_پناهی

سپهر سه‌شنبه 26 شهریور‌ماه سال 1398 ساعت 05:51 ب.ظ http://sepehr288.blogfa.com/

منتظر نباشید دریا آرام شود تا سفر خود را شروع کنید.

روحیه یک جنگجو را داشته باشید و تا زمانی که به هدفتان نرسیده‌اید آرام نگیرید.

تلاش کنید اما تقلا نکنید.

برای موفق شدن باید ریسک پذیر بود و خطر کرد.

باید از منطقه آرامش خود بیرون بیایید و موقعیت‌های جدید را تجربه کنید.

. جانا بیا که مرا کشت ناز تو !! سه‌شنبه 26 شهریور‌ماه سال 1398 ساعت 03:52 ب.ظ

. با درودی مهربانانه .
.
. بیا به پیشباز پائیز برویم . پاییز بارانی و چترهای دو نفره
. پاییز ترک خوردن احساس ، اما دلم قرص است
. ما می‌مانیم ، با تمام نرسیدن ها ، با تمام شکستن ها
. بی‌خیال نبودن ها باش و با خیال بودن ها بر لبه پله عاشقیمان
. بنشین و واقعیت عشق زلال مان را ترانه کن [گل][گل]
.
.. خسرو فیضی ..
.............................

. تو را می خواهمت ای مهربانم !! سه‌شنبه 26 شهریور‌ماه سال 1398 ساعت 02:20 ب.ظ

. با درودی مهربانانه
.
. می‌خواهم دست نوازش بر احساسم بکشم
. می‌خواهم قلبم را در آغوش بگیرم و نگاه پر از
. حسرتم را بوسه زنم تا شاید
. لحظه تلخ بی‌وفایی را از یاد ببرند
.
. آری ، می‌خواهم فراموشت کنم...
. اما من که بی‌وفایی بلد نیستم! . .
.
.. خسرو فیضی ..
.................................

نوشین دوشنبه 25 شهریور‌ماه سال 1398 ساعت 08:59 ب.ظ http://sharina.mihanblog.com

اگر گذشته‌تان را با خود حمل کنید پیر می‌شوید و هر روز پیرتر هم خواهید شد !
و اگر مدام به آن فکر کنید ، تلخ‌تر و تلخ‌تر خواهد شد. اگر گذشته را به یاد آورید و مدام برای آن اشک بریزید هر لحظه بر دوش شما سنگین و سنگین‌تر می‌شود ...
اما اگر گذشته را چراغ راه آینده قرار دهید واز آن بیاموزید و آموخته‌تان را بکار بندید ، آن سنگینی از دوش شما برداشته خواهد شد و گذشته شما را رها می‌کند !


محمود نامنی

نوشین دوشنبه 25 شهریور‌ماه سال 1398 ساعت 08:58 ب.ظ http://sharina.mihanblog.com

روزهای سخت

در ابتدا ، بد بنظر میرسند
اما در انتها معلوم میشود ،
که برایتان سودمند بوده اند

بگذارید و اجازه دهید شما را تبدیل به
آدم بهتری کند.

نوشین دوشنبه 25 شهریور‌ماه سال 1398 ساعت 08:57 ب.ظ http://sharina.mihanblog.com

آبراهام لینکلن پسر یک کفاش بود ،وقتى نماینده‌اى هنگام سخنرانى اش با حالت تحقیرآمیز به او گفت "فراموش نکن پسر کفاشى" جواب داد

"چه یادآورى خوبى، من زندگى و جایگاهم را مدیون زحمات پدرم هستم"

نوشین دوشنبه 25 شهریور‌ماه سال 1398 ساعت 08:57 ب.ظ http://sharina.mihanblog.com

مثل دیوانگان از زندگی تان لذت ببرید
زندگی مثل یک رویا می گذرد...

ساشا گیتری

سپهر دوشنبه 25 شهریور‌ماه سال 1398 ساعت 11:36 ق.ظ http://sepehr288.blogfa.com/

دیگران در تب و تاب شب عیدند ولی


مثل یک سال گذشته به تو مشغولم من


((کاظم بهمنى))

سپهر دوشنبه 25 شهریور‌ماه سال 1398 ساعت 11:33 ق.ظ http://sepehr288.blogfa.com/

هر گلی نو که در جهان اید
ما به عشقش هزار دستانیم

تنگ چشمان نظر به میوه کنند
ما تماشا کنان بستانیم

سعدی -شیرازی

سپهر دوشنبه 25 شهریور‌ماه سال 1398 ساعت 11:16 ق.ظ http://sepehr288.blogfa.com/

چنان به موی تو آشفته ام ،
به بوی تو مست ،
که نیستم خبر،
از هرچه
در دو عالم هست...

. دیگر اکنون با خیالت شعر می خوانم . . یکشنبه 24 شهریور‌ماه سال 1398 ساعت 02:09 ب.ظ

. با درودی مهربانانه
.
. خیال عاشقی ، مرا در آغوش گرفت و روزها مرا با خود برد
. زمان گذشت و تو رفتی . بی‌صدا و بی‌دلیل! چشمانم بی‌اختیار
. گریستند . دردی مرا در آغوش گرفت اما ندانستم کجای
. وجودم درد می‌کند . فقط میدانستم که تو رفته ای
. من امروز از سر ناخوشی و دلتنگی دانستم که
. دل بریدن به آسانی دل بستن نیست .
.
.. خسرو فیضی ..
...............................

. بتو و عرش کربیا سوگند !! یکشنبه 24 شهریور‌ماه سال 1398 ساعت 01:30 ب.ظ

. با درودی مهربانانه
.
. میدانی چرا چون دُر جایت در پاکترین صدف هاست ؟؟
. و عمیق ترین آبها یا ستاره درخشانی در بالاترین آسمانها
.
. یا خورشید فروزانی در بلندترین قله‌ها ، یا گلی در
. با صفاترین گلخانه‌ها
.
. یا شمعی در گرمترین محافل
. زیرا در قلب و دل من جای داری
.
.. خسرو فیضی ..
..................................

سپهر یکشنبه 24 شهریور‌ماه سال 1398 ساعت 01:19 ب.ظ http://Sepehr288.blogfa.com

مهم نیست انسان،
برای کسی که دوستش دارد،
غرورش را از دست بدهد ...
اما فاجعه است اگر به خاطر حفظ غرور،
کسی را که دوست دارد،
از دست بدهد ..!

#شکسپیر

سپهر یکشنبه 24 شهریور‌ماه سال 1398 ساعت 01:18 ب.ظ http://Sepehr288.blogfa.com

سلام شادی خانم

خوبی؟؟

نظرتون راجع به تبادل لینک چیه؟؟؟

سلام برشما سپهر خان
ممنونم خوبم به خوبیه شما ودوستان
با کمال میل

سپهر یکشنبه 24 شهریور‌ماه سال 1398 ساعت 01:16 ب.ظ http://Sepehr288.blogfa.com

خوشبختی خود به‌ خود به وجود نمی‌ آید
رسیدن به خوشبختی
فرآیندی فعال است که نیازمند تلاش است
افکار غلط را کنار بگذارید
به اضطراب‌ ها غلبه کنید
علاقه‌ ها را شناسایی کنید
وارد یک رابطه معنادار با یک انسان دوست داشتنی شوید
فراموش نکنیم انسان‌ ها
خود به خود خوشبخت نمی‌ شوند
تلاش کنید؛
تلاش کنید؛
و باز هم تلاش کنید …

. سوگند به دل های شکسته . . یکشنبه 24 شهریور‌ماه سال 1398 ساعت 01:03 ب.ظ

. با درودی مهربانانه
.
. از قایم باشک بازی بدم می آید . وقتی چشم گذاشتم
. قایم شدی ؛ سال ها را شمردم و دیگر هیچ وقت
. پیدایت نکردم !!
. و هنوز هم پیدایم نکرده ای همیشه در رویاهایم
. صدای سُک سُک تو را می شنوم
.
.. خسرو فیضی ..
................................

. چون تو باغی . . پرگل من !! شنبه 23 شهریور‌ماه سال 1398 ساعت 01:16 ب.ظ

. با بهترین درودهایم .
.
. زمین به شوق آمدن بهار زنده می‌شود و من به عشق تو
. در بهار سبز می‌شوم و شکوفه میدهم [گل]

. در گرمای تابستان نسیم بهاری را به رویت می‌پاشم
. تا زیر آفتاب پژمرده نگردی . [گل]

. و در پاییز چتری می‌شوم که هیچ بارانی نتواند خیس ات کند

. اما زمستان که شد، تو سایه‌بان من شو تا در آغوش گرم تو
. از سرمای زمستان بگریزم !! [گل][گل]

.. خسرو فیضی ..
..............................

. شب سیه گذر کنم ! ز بی رهه سفرکنم !! شنبه 23 شهریور‌ماه سال 1398 ساعت 12:01 ب.ظ

. با درودی مهربانانه .
.
. بگو تا بدانم ، وقتی بسادگی از دلدادگی‌ام دل بریدی .

. وقتی بی‌خیال رفتی پاهایت نلرزید ؟؟!!

. بگو تا بدانم دلت هوای دلم را نکرده؟

. مرا هیچ . . . . .
. خاطراتمان را چگونه فراموش می کنی ؟؟
.
.. خسرو فیضی ..
...................................

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد