دلخسته

دلخسته

قصه ی دلتنگی های مـن
دلخسته

دلخسته

قصه ی دلتنگی های مـن

حیـــــف...




 




چقدر هفتاد ٬ هشتاد سال کم است برای دیدن  

 تمام دنیا

برای بودن با تمام مردم دنیا


چقدر حیف است که من میمیرم و


غواصی در عمق اقیانوس ها را تجربه نمی کنم


میمیرم و حداقل یکبار زمین را از روی کره ماه 


نمی بینم!!


دلم می خواست چند کلیسا ،معبد و مسجد بزرگ 


جهان را می دیدم


و دلم می خواست یکبار هم که شده تا ارتفاعی 


بلند پرواز می کردم


دلم می خواست های من زیاداند٬


بلنداند٫


طولانی اند٫


اما مهم ترین دلم می خواست های من این است 


که:


انسان باشم٬ انسان بمانم و انسان محشور شوم!


چقدر وقت کم است تا وقت دارم باید مهر بورزم ٫


وقت کم است باید خوب باشم


مهربان باشم


و دوست بدارم همهٔ زیبایی ها را!



نظرات 338 + ارسال نظر
الی دوشنبه 17 شهریور‌ماه سال 1399 ساعت 02:10 ق.ظ

کنارم نیستی
اما
در من "تو"یی هست که
صبح ها با من از بستر برمی خیزد
و
روزها سایه وار همراهیم می کند


کنارم نیستی
اما
در من "تو"یی هست که
غروب ها
اندوه تنهایی ام را نظاره می کند
و
شب ها
تمام دهلیزهای خوابهایم را قدم می زند

کنارم نیستی
اما...
دوستت دارم بی پایان❤️❤️❤️

آتیشتم

donya سه‌شنبه 26 آذر‌ماه سال 1398 ساعت 08:44 ق.ظ

همه چیز خوب است

جز احوالِ من
که مدت ها... مدت ها
از دیدنِ تو محروم بودم!

هــمه چیز خوب است
جز همان
گوشه ی خالیِ دلم...

"امیرمحمد مصطفی زاده"

Baran دوشنبه 29 مهر‌ماه سال 1398 ساعت 03:24 ب.ظ http://haftaflakblue.blogsky.com/

چقدر تصویر و
متن زیباستتتتتتتتت❤❤❤❤❤❤❤❤❤

ممنونم دوست من مرسی از حضور گرمت

بابک دوشنبه 29 مهر‌ماه سال 1398 ساعت 01:26 ب.ظ http://babak59.blogfa.com/

تو را
در هر گوشه از زمان
در تمام نبودن هایت
حس میکنم...
تو را
با فریاد بلند سکوتت مى شنوم...
و آواى بى صداى عشقت را
با دل و جان
در هر زمان پذیرا هستم...,,,

بابک دوشنبه 29 مهر‌ماه سال 1398 ساعت 01:22 ب.ظ http://babak59.blogfa.com/

نه راه پیش دارم

نه پس

گویا مهره شطرنجی هستم

مات

چشم هایت ...


محمد شیرین زاده

بابک دوشنبه 29 مهر‌ماه سال 1398 ساعت 01:21 ب.ظ http://babak59.blogfa.com/

دلم
خون شد
از بس
نیامدی!

بیا
قبل از این که قاب شوم
در چشمانت
قابم کن !


#ضیغم_نیکجو

بابک دوشنبه 29 مهر‌ماه سال 1398 ساعت 01:20 ب.ظ http://babak59.blogfa.com/

آرزو کرده ام تورا
تورا آرزو کرده ام
درون کوچه پر است از
هوای تو اما
در چهار چوب قوانین کاغذهای سیاه
جایی برای خواستنت نیست
ازکوچه که میگذرم
هوای تو بیداد میکند
بی نصیب
چون گنجشکی
بازمانده ازباران
درپناه شیروانی ها
خیس نیامدنهایت
گم میشوم
ودراین انتظار شیرین
بی دانه ، بی آب
غرق باران
بی آنکه بدانی
بی آنکه بمانی
درهوای نبودنت
میمیرم.

اکبرسامی

. در پیش تو میمانم . . . دوشنبه 29 مهر‌ماه سال 1398 ساعت 10:59 ق.ظ

. .
. با درودی مهربانانه
.
. در انتظار تو
. باران چو خشم وحشی توفان
. بر من تازیانه می کشد
. کاش می دانستی
. انتظار چه آتشی ست !!
.
.. خسرو فیضی ..
.........................................

. ای دخترک زیبا . امشب برتو مهمانم . . دوشنبه 29 مهر‌ماه سال 1398 ساعت 10:53 ق.ظ

. با درودی مهربانانه
.
. شمع شبستان عشق
. آفت پروانه شد
. روی تو زیبا صنم
. آفت خلق جهان !! [گل]
.
.. خسرو فیضی ..
.......................

مامیترا دوشنبه 29 مهر‌ماه سال 1398 ساعت 09:48 ق.ظ http://mamitra.blogfa.com/

امروز آرزو دارم

عشق باشد

و یک سلامتی و

امضای خدا

پای تمام آرزوهایت

[گل]

[گل][گل]

[مامیترا]

[گل][گل]

[لبخند]

[گل]

بابک دوشنبه 29 مهر‌ماه سال 1398 ساعت 08:37 ق.ظ http://babak59.blogfa.com/

وقتی چشم از چشم تو برداشتم

به بی راهه افتادم!

دیگر قانون راهنمایی

هیچ جاده ای

آیین چشمان تو را ندارد!.

بابک دوشنبه 29 مهر‌ماه سال 1398 ساعت 08:37 ق.ظ http://babak59.blogfa.com/

صدای دویدن
و نفس نفس زدن های
پاییز
پر کرده است
سکوتِ دلتنگی هایم را
پاییزِ جان
بیا که سخت دلم برایت
لبریز از خوش آمد است

#الهه_سادات_حسینی

بابک دوشنبه 29 مهر‌ماه سال 1398 ساعت 08:35 ق.ظ http://babak59.blogfa.com/

هر چه می خواهند
ساعت ها را جلو ببرند ،
عقب بکشند ،
این چیزها عمر نبودنت را کوتاه نمی کند ....

بابک دوشنبه 29 مهر‌ماه سال 1398 ساعت 08:27 ق.ظ http://babak59.blogfa.com/

درودهاااااااااا
تو مگر از تبار پاییزی ؟
نامت که می آید
شعرهایم رنگین میشود ،
زرد ، قرمز ، نارنجی ،
مهره هایم را خوب چیده ام ،
کیش کن دل را ،
ماتِ نگاه تو شدن
راز عشق است ....

سپهر دوشنبه 29 مهر‌ماه سال 1398 ساعت 06:23 ق.ظ http://sepehr288.blogfa.com/

کجای جهانی؟
پشت کدام پنجره اى؟
سپیدی صبح کدام شب تیره ای؟
خوشا به تو
خوشا به خاطره ات
که دل انگیزتر از شیدایی است

مهران یکشنبه 28 مهر‌ماه سال 1398 ساعت 08:04 ب.ظ http://mehran-kh45.blogfa.com

چه تنهاست ...

جادۀ قدیم هر شهر

شاید وانتی با چراغی نیم سوز

شاید ...

# محمّد ابراهیم گرجی

سپهر یکشنبه 28 مهر‌ماه سال 1398 ساعت 01:02 ب.ظ http://sepehr288.blogfa.com/

من برایِ حالِ خوبم ، می جنگم !
قوی بودن ؛ در دنیایِ من ، انتخاب نیست ،
یک قانونِ اساسی و اجباریست .
اوضاع ، هرچقدر که می خواهد ، بد باشد ؛
من شکست را ، نمی پذیرم !
به جایِ نشستن و افسوس خوردن ؛ می ایستم و شرایط را تغییر می دهم !
می جنگم ، زخمی می شوم ، زمین می خورم ، اما شکست ، هرگز !
من عمیقا باور دارم که شایسته ی آرامشم ،
و برایِ داشتنش ،با تمامِ توانم ، تلاش می کنم .
من آفریده نشده ام که تسلیم باشم ،
که مغلوب باشم ،
که ضعیف باشم !
من آمده ام که جهان را ، تسلیمِ آرزوهایم کنم ،
"من" خواسته ام !
پس می شود ...

#نرگس_صرافیان_طوفان‌

. سرشک غم به دامن . برای من نیافکن !! یکشنبه 28 مهر‌ماه سال 1398 ساعت 11:30 ق.ظ

. با درودی مهربانانه
.
. بگو کابوس آرزوهایم را در بغل گیرم و با روِیاهای خیالی‌ام
. خوش باشم
. بگو آفتاب و مهتاب را حبس کنند تا گذر زمان را
. لمس نکنم
. بگو مرا به حال خود رها کنند و خلوت تنهایی‌ام
. را بر هم نزنند . من از تن ها می ترسم
.
.. خسرو فیضی ..
....................................

. نگه کن ای گل . . . من . . یکشنبه 28 مهر‌ماه سال 1398 ساعت 11:23 ق.ظ

. با درودی مهربانانه
.
. تو که خوب می‌دانی اندوه نبودنت تمام لحظه‌هایم را زیر آوار
. غصه مدفون می‌کند ، خوب می‌دانی که لبخندت دلیل شادی هایم
. بود پس چرا تنها دلخوشی‌ام را به ناخوشی مبدل کردی؟ کاش
. این جدایی خواب بود اما بیدارم و تو باز نیستی و من تلخی بی‌تو بودن
. را زندگی می‌کنم . بگو مگر کم دوستت داشتم ؟؟!!
.
.. خسرو فیضی ..
..............................

بابک یکشنبه 28 مهر‌ماه سال 1398 ساعت 08:32 ق.ظ http://babak59.blogfa.com/

عشق قوت روزانهٔ دل ست

که باید هر روز تجدید شود

وگر نه

گرسنه می ماند

بابک یکشنبه 28 مهر‌ماه سال 1398 ساعت 08:31 ق.ظ http://babak59.blogfa.com/

ملاقات تو

قراری ست که یک رؤیا

از خواب

به بیداری قدم می گذارد

بابک یکشنبه 28 مهر‌ماه سال 1398 ساعت 08:29 ق.ظ http://babak59.blogfa.com/

درودهااااااا
صبحتون زیبــــــــــــــا
زیر سایبون چشمات تو شبستون نگاهت
یه جایی گوشه اشکات مچ عشقتو میگیرم
بین پاییز و زمستون انتظار و نم بارون
میون نامهربونی تا بخوای برات میمیرم

بابک شنبه 27 مهر‌ماه سال 1398 ساعت 05:05 ب.ظ http://babak59.blogfa.com/

چون شمعم و سرنوشت ِ روشن، خطرم
پروانهٔ مرگ پر زنان دور سرم
چون شرط ِ اجل بر سر از آتش تبرم
خصم افکند آوازه که با تاج زرم!
اکنون که زبان شعله ورم نیست، چو شمع
وز عمر همین شبم باقی ست، چو شمع
فیلم نه به یاد ِ هیچ هندوستانی
پس بر سرم آتشین کجک چیست، چو شمع؟
از آتش دل شب همه شب بیدارم
چون شمع ز شعله تاج بر سر دارم
از روز دلم به وحشت، از شب به هراس
وز بود و نبود خویشتن بیزارم


مهدی اخوان ثالث

بابک شنبه 27 مهر‌ماه سال 1398 ساعت 05:04 ب.ظ http://babak59.blogfa.com/

ویرانه دل ماست که با هر نِگه دوست

صد بار بنا گشت و دگر بار فُرو ریخت


سعدی

نبض دقایق شنبه 27 مهر‌ماه سال 1398 ساعت 04:49 ب.ظ http://woman-s75.blogfa.com

کودک که بودم؛

گمان میکردم

سردتر از بستنی 

چیزی وجود ندارد..

حال که فکر میکنم

میبینم سرد تر از بستنی،

قلب آدمهاییست

که تا میفهمند دوستشان داریم

مارا ترک میکنند..!


فاضل_نظری

بابک شنبه 27 مهر‌ماه سال 1398 ساعت 04:36 ب.ظ http://babak59.blogfa.com/

نگاهت
جادّۀ کمربندی ست
که دنیا را دور می زند
و دلم را به تو می رساند

بابک شنبه 27 مهر‌ماه سال 1398 ساعت 04:29 ب.ظ http://babak59.blogfa.com/

متبرکند کسانی که؛
با مهر و ملایمت با دیگران،
سخن می‌گویند،
از کلمات تلخ روی بر می‌گردانند
و در کلامشان نشانی از،
نفرت و خشم نیست ...

بابک شنبه 27 مهر‌ماه سال 1398 ساعت 04:28 ب.ظ http://babak59.blogfa.com/

عادت کرده ام
کوتاه بنویسم
کوتاه بخونم
کوتاه حرف بزنم
کوتاه نفس بکشم
تازگی ها
دارم عادت می کنم
کوتاه زندگی می کنم
یا شاید
کوتاه بمیرم
نمی دانم
فقط عادت …

بابک شنبه 27 مهر‌ماه سال 1398 ساعت 02:47 ب.ظ http://babak59.blogfa.com/

مگر خدا

وعده ی گیسوانی مثل گیسوی تو را

در بهشت آن هم به برگزیدگانی

از نیکوکاران نداده بود؟

پس تو اینجا چه می کنی؟

یا خدا بخشنده تر شده

یا من رستگار شده ام

اما قیامت که نشده

تو قیامت به پا کرده ای...

افشین یداللهی

بابک شنبه 27 مهر‌ماه سال 1398 ساعت 02:45 ب.ظ http://babak59.blogfa.com/

چه بسیارند گل هایی که می‌شناسم

اما

نامشان را نمی‌دانم

چه بسیارند گل‌ هایی که نمی‌شناسم

اما

نامشان را می‌دانم

نه می‌شناسمت

نه نامت را می‌دانم

ای که از همه گل‌ها بیشتر دوستت دارم


ضیاء موحد

. من نگفتم . . مهربانی مُرد !! شنبه 27 مهر‌ماه سال 1398 ساعت 11:31 ق.ظ

. با درودی مهربانانه
.
. برایم از احساسی بنویس که صورتش از اشک هجران
. خیس نشده باشد !!
. از میلاد وفا بگو تا عشق جاودانه شود [گل]
، تا کوچه‌ها خالی از انتظار و شب ها خالی از تنهایی شوند.[گل]
.
.. خسرو فیضی ..
..............................

. نگاهت میزبان هر نگاهی بود !! شنبه 27 مهر‌ماه سال 1398 ساعت 11:22 ق.ظ

. با درودی مهربانانه
.
. نازنین قایق دلخوشی هایمان را در دریای عشق
. به سویم روانه کن ، برایم حرفی نو بگو
.
. ترنم آرزهایمان . پیام عاشقانه ی قاصدک ها خواهد شد[گل]
.
.. خسرو فیضی
.............................

مهران جمعه 26 مهر‌ماه سال 1398 ساعت 09:35 ب.ظ http://mehran-kh45.blogfa.com

شده ام ابر که با گریه فرو بنــــــشانم



آتش صاعقه ای را که خود افروخته ام





*فاضل نظری

بابک جمعه 26 مهر‌ماه سال 1398 ساعت 03:24 ب.ظ http://babak59.blogfa.com/

فـرهنـگ لـغـتهــا
نـیـاز بـه ویــرایــش دارند
بـرای مـعنی دلـتـنـگی
احتیـاج بــه ایــنهــمـه کـلمه نــیـســت,
دلتنـگی یــعنـــی
تـــو . . .

بابک جمعه 26 مهر‌ماه سال 1398 ساعت 03:23 ب.ظ http://babak59.blogfa.com/

در سکوت شب گوش کن…
حتی از این فاصله ی دور هم می توانی صدای تپش های قلب مرا بشنوی
که برای خاطر تو می تپد

بابک جمعه 26 مهر‌ماه سال 1398 ساعت 03:22 ب.ظ http://babak59.blogfa.com/

می دانم شب ها دیگر آرزویم نمی کنی اما از تو چه پنهان من هنوز
با صدای قدم هایت در میان خاطراتم از خواب می پرم

. دلم را برده ای . . بازآر !! جمعه 26 مهر‌ماه سال 1398 ساعت 11:39 ق.ظ

. با درودی مهربانانه
.
. قلعه‌های شادی‌ام فرو ریخته‌اند ، اسب های صداقتم
. رام تو گشته‌اند ، فیل های غرورم به زانو درآمده‌اند،.
. با صفحه شطرنج دلم چه کرده‌ای که سربازهای حرف هایم
. تفنگ سکوت رو به من گرفته‌اند، وزیر غیرتم در دوئل باخته است
. و شاه دلم، همان یک حرکتش را به تو بخشیده.
. لولی وش مغمومم، عشق یک بازی بود
. من چه بی‌تجربه بازی کردم. [ناراحت]
.
.. خسرو فیضی ..
...............................

زیبا بود هوس شطرنج کردیم

. من عاشق روی توام با من بگو راز دلت !! جمعه 26 مهر‌ماه سال 1398 ساعت 11:31 ق.ظ

. . با درودی مهربانانه
.
. هر برگ از دفتر زندگی ام پر از حسرت است
. و ساحل روِیاهایم غرق در زیر امواج درد آلود غم ها مانده است.
. مرا دیگر تاب شنیدن ناله‌های دلی نیست.
. برایم قصه‌ای بگو که از غصه خالی باشد یا شعری بخوان
. که شاعرش دلسوخته نباشد.
.
.. خسرو فیضی ..
..............................

سپهر جمعه 26 مهر‌ماه سال 1398 ساعت 10:08 ق.ظ http://sepehr288.blogfa.com

می رهم
از خویش و
می مانم ز خویش
هر چه بر جا مانده ویران میشود
روح من
چون بادبان قایقی
در افقها دور و پنهان میشود

#فروغ_فرخزاد

سپهر جمعه 26 مهر‌ماه سال 1398 ساعت 10:06 ق.ظ http://sepehr288.blogfa.com

بیدارم کن
خوابی که مرا برده
بر نمی گرداند
تکانم بده
این شب دنباله دار
دارد چشمهایم را به هم می دوزد
و رد پای فراموشی
سلول های مغزم را خط خطی می کند
چراغ ها را روشن کن
تاریکی
شبیه لکه ی جوهر
پخش میشود روی حافظه ام
صدایم کن
می ترسم،
خوابی که مرا برده...
برنمی گرداند!

سپهر جمعه 26 مهر‌ماه سال 1398 ساعت 09:55 ق.ظ http://sepehr288.blogfa.com

شاید بتوان راه بیانش را بست

یا اینکه رگ خون روانش را بست

زخمی که روایتگر دردی باشد

با چسب نمی توان دهانش را بست

# جلیل صفربیگی

بابک پنج‌شنبه 25 مهر‌ماه سال 1398 ساعت 03:19 ب.ظ http://babak59.blogfa.com/

دهان کوچک واژه هایم

پر از اسم تو ست

از نفس هاشان

نسرینُ یاسمن می ریزد

بر سرُ روی شعر من

بندر کوچکی

که در نسیم چشمانت


به ساحل خیال من

ماهُ بنفشه می برد


و من

پر از هوای آزاد جهان

گم می شوم

در جمعیّت تو

بابک پنج‌شنبه 25 مهر‌ماه سال 1398 ساعت 03:16 ب.ظ http://babak59.blogfa.com/

درودهااااااااااا
حال من

به وقتِ تو خوش ست

و من در بالکن ابرها

برایت یک فنجان خیال

با طعم باران می ریزم

نوش جان چشمانت

. بگو با یار بی مهرم که دور از ما چرایی !!! پنج‌شنبه 25 مهر‌ماه سال 1398 ساعت 01:02 ب.ظ

. با درودی مهربانانه
.
. آخر تو در آغوش کدام ثانیه متولد شدی که این‌چنین با لحظه‌هایم
. پیوند خوردی تا دلم برای لمس نم باران و دستانم برای نوشتن
. از تو به پرواز درآیند . قلبم هنوز محتاج تر از آن است که بخواهی
. ساده از کنارش بگذری و تا ابد حکم نبودنت را بر اندام
. شیشه‌ای من حک کنی !!! [قلب شکسته]
.
.. خسرو فیضی ..
.................................

. بی خبر بگذشته آرام از کنار من !! پنج‌شنبه 25 مهر‌ماه سال 1398 ساعت 12:54 ب.ظ

. با درودی مهربانانه
.
. این منم رد پای شب بر دل برفی زمین
. فاجعه آفتابی . . سایه سکوت عصر آهن . و سکوت من
. هق هق واگویه های نگفتنی است
. فقط اندکی مرا دریاب
.
.. خسرو فیضی ..
...................................

سپهر پنج‌شنبه 25 مهر‌ماه سال 1398 ساعت 06:51 ق.ظ http://sepehr288.blogfa.com

گفتم عشق چیستـ
گفتـ همان حس دلتنگی
که گفتی ..
نرفته دلتنگـ گشته استـ دلم
بیچاره میکند مرا ..

#آراد

سپهر پنج‌شنبه 25 مهر‌ماه سال 1398 ساعت 06:50 ق.ظ http://sepehr288.blogfa.com

دوست داشتن
آخرین داشتهٔ آدمی‌ست،
پنجره را باز بگذارید
ما چیزی برای پنهان کردن نداریم...

سپهر پنج‌شنبه 25 مهر‌ماه سال 1398 ساعت 06:47 ق.ظ http://sepehr288.blogfa.com

از رها کردن نترس
باور کن هیچ کس نمی تواند
چیزی که مال توست را از تو بگیرد
و تمام دنیا
نمی توانند چیزی که مال تو نیست را برایت حفظ کنند
همــه چیــز سـاده است
زنـدگــی…
عشــق…
دوست داشتــن…
عـادت کــردن…
رفتــن…
آمــدن…
امــا چیــزی کـه ســــــاده نیست
بـاور ایـن سـاده بـودن هـاست !
در حسرت گذشته ماندن ،
چیزی جز از دست دادن امروز نیست...

نبض دقایق چهارشنبه 24 مهر‌ماه سال 1398 ساعت 07:06 ب.ظ http://woman-s75.blogfa.com

در این روز زیبای پاییزی برایتان
رویاهایی آرزو میکنم
تمام نشدنی و آرزوهایی
پرشور در پرتو الطاف الهی
روزتون غرق در عطر گل...

بابک چهارشنبه 24 مهر‌ماه سال 1398 ساعت 03:35 ب.ظ http://babak59.blogfa.com/

اگر صد گونه غم داری، چو نرگس
به روی زندگی لبخند! لبخند!

امید تازه را دَریاب و دُریاب
غم دیرینه را بگذار و بگذر.

#فریدون_مشیری

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد