-
کافیست ...
سهشنبه 12 مهرماه سال 1390 13:53
تو... نبودنت... دلتنگی... نفس تنگی... باران... ... ... ... آه، کافی است، کلمات را بعد از تمام شدنِ گریه سرِهم می کنم....
-
این روزها
دوشنبه 11 مهرماه سال 1390 16:36
این روزها دلم اصرار دارد فریاد بزند .... اما .... من جلوی دهانش را میگیرم وقتی میدانم کسی تمایلی به شنیدن صدایش ندارد .... ... ... این روزها من خدای سکوت شده ام .... خفقان گرفته ام تا آرامش اهالی ِ دنیا خط خطی نشود!
-
یاد آغوشت ...
یکشنبه 10 مهرماه سال 1390 11:49
نفس می کشم نبودنت را نیستی هوای بوی تنت را کرده ام می دانی پیر ا هن جدایی ات بدجور به قامتم گشاد است تو نیستی آسمان بی معنیست حتی آسمان پر ستاره و باران مثل قطره های عذاب روی سرم می ریزد تو نیستی و من چتر می خواهم ... هر چیزی که حس عاشقانه و شاعرانه می دهد در چشمانم لباس سیاه پوشیده... خودم را به هزار راه میزنم به...
-
دادگاه آرزو
شنبه 9 مهرماه سال 1390 11:18
میدانی ؟ تنها دلیل اینهمه دیوانگیهایم اینست که نمیخواهم مدیون و گناهکار روزی کشیده شوم به دادگاه آرزوهایم!
-
تنها ساکن
جمعه 8 مهرماه سال 1390 16:37
گاهی بغض تنها ساکن حلقوم است! و خانه برای فریاد تنگ می شود! برای دربند کردن این وحشی بی آرام حنجری از جنس دل توهم افاقه نمی کند!
-
بخار قهوه
پنجشنبه 7 مهرماه سال 1390 15:34
چشمانت را دوختی به بخار فنجان داغ قهوه ات من چشم دوختم به دهانت میخواستی چیزی بگویی، برایت سخت بود کاش میدانستی یک لحظه نگاهم کنی، کافیست نیازی به رنج گفتن نیست من هم آرام میگفتمت قهوه ات را راحت بخور اجباری برای ماندن نیست ومن به فنجانهای قهوه ای فکر کردم که چه خبرهایی دارند
-
چه فرقی می کند?
چهارشنبه 6 مهرماه سال 1390 11:05
دلم برایت تنگ شده است چه فرقی می کند پاییز یا بهار،وقتی آن ها باشند و تو نباشی؟ چه تفاوتی دارد شنبه یا جمعه،وقتی هفت روز هفته به انتظار می گذرد؟ مهم این است که: لحظه ها می روند و تو در کنارم نیستی....
-
هوس
سهشنبه 5 مهرماه سال 1390 11:56
هوس کرده ام خوب نباشم شاید حالم را بپرسی....
-
جای دوری نمی روم !
دوشنبه 4 مهرماه سال 1390 12:30
جای دوری نرفته ام ... جای دوری نمی روم ! می روم کمی باران را با دلم یا دلم را با باران یکی کنم ...!
-
کــــاش...
شنبه 2 مهرماه سال 1390 18:41
کاش همیشه در کودکی می ماندیم تا به جای دلهایمان سر زانوهایمان زخمی میشد
-
اشتباه بزرگ
جمعه 1 مهرماه سال 1390 13:32
چـه اشـتـبـاه بـزرگـیسـت....... تلخ کردن زندگی خود بـرای کـسـی کـه......... در دوری مـا شـیـریـن تـریـن لـحـظـات زنـدگـیـش را سپری مـی کـنـد
-
خیانت
پنجشنبه 31 شهریورماه سال 1390 10:08
در زندگیم به هیچکس خیانت نکردم جز خودم وفای به تو خیانت به خودم بود !!
-
شبگردی میکنم
چهارشنبه 30 شهریورماه سال 1390 11:21
شــــــــبگردی میکنــــم. اما صدای نفــــــــــــسهایـــت را از پشــــــــت هیچ پنــــــــــــــجره و دیواری نمیشـــــــــنوم آســوده بخواب نازنیــــــــــــنم شـــــــــ ــ ـ ـــــــهر در امن و امان اســـــــت تنها خانهی من اســت که در آتــــش میســـــــــــــــــوزد
-
گمشده
سهشنبه 29 شهریورماه سال 1390 11:51
گمشده با هم حساب بی حسابیم! باشد!... حرف حرفِ تو! فقط.... بی زحمت... چمدانت را بگرد! بعد از این همه سال هنوز دلم را نیافته ام!!
-
سرنوشت
یکشنبه 27 شهریورماه سال 1390 10:23
به سرنوشت بگویید اسباب بازی هایت بی جان نیستند آدمند می شکنند آرام تر...!
-
دنبال خودم می گـردم
شنبه 26 شهریورماه سال 1390 11:24
تو می دانی آن ها که از چشم می افتند، دقیقاً کجا می افتند؟ دنبال خودم می گـردم
-
قمار
پنجشنبه 24 شهریورماه سال 1390 12:24
قمار امشب قمار می کنیم تو و من یا دلت را از تو می برم یا دلم را به تو می بازم قرارمان کنار عشق.
-
چشمهای من
چهارشنبه 23 شهریورماه سال 1390 10:25
اشکهای من از غصه نیست فقط... چشمهای من خجالتیست چشمانم به وقت دیدنت " عرق " میکند ! اما... تو این را باور نکن... غصه از اشکهای من میبارد...!
-
بگذار...
شنبه 19 شهریورماه سال 1390 11:41
بگذار لبهایت برای بوسیدن باشد چشمانت به اندازه ی کافی حرف برای گفتن دارند.
-
کاش...
جمعه 11 شهریورماه سال 1390 00:32
گلی خشکیده ام میان دفتر باد کاش ... در خاطر کسی بودم !
-
عید سعید فطر بر همه ی عزیزان مبارک
سهشنبه 8 شهریورماه سال 1390 22:38
تا پیک صبا مژده ز عید رمضان داد او باب چنان را ز رخ ماه نشان داد از آتش دوزخ همه را حضرت جانان از یُمن چنین روز بکف خط امان داد از مرحمت ماه پر از فیض و ضیافت پاداش خداوند به ما باغ جنان داد بشنو ز خروس سحر از بام شریعت بر پیکر این روز به آواز توان داد بر مسلم و بر مسلمه این عید مبارک کز نور حضورش طربی بر همگان داد تا...
-
شباهت
سهشنبه 8 شهریورماه سال 1390 00:48
وقتی همه رو شبیه اون میبینی یعنی "عـــاشقـــــــــــی" وقتی اونو شبیه همه میبینی یعنی "تنهــــایـــــــــی" !
-
دوباره...
دوشنبه 7 شهریورماه سال 1390 00:25
دوباره ...... دوباره شب . دوباره سکوت . دوباره تنهایی . و یک دنیا خاطره . دوباره تنها شدم . به اندازه ی یک گل پژمرده . به اندازه ی سوز و تب یک دشت باران نخورده . دوباره دل تنگم
-
خدا یا معجزه کن...
یکشنبه 6 شهریورماه سال 1390 13:58
من و تــــــــو برای رسیدن به هم هیچ چیز کم نداریم به غیر از یک معجزه ...!!! خدا یا معجزه کن... ...
-
چشمان من
شنبه 5 شهریورماه سال 1390 11:02
آخر یک روز چشمانم را به تو قرض می دهم برای یکبار هم که شده از دریچه ی چشمان من به تماشای خود بنشین... تا اندازه ی قرار و بیقراری ام خوب دستت بیاید !!
-
پنجره قلب
پنجشنبه 3 شهریورماه سال 1390 15:14
مقابل پنجره قلبت نرده کشیده ای تا عاشقانت دخیل ببندند! و من بیمناکم از کلیدی که بی هوا قفل احساست را بگشاید، و دستی که پنجره قلبت را !!!!
-
اسطوره
چهارشنبه 2 شهریورماه سال 1390 14:13
باید اسطوره می شدم دل کندن از کوه کندن آسان تر نبود...
-
مجازات
سهشنبه 1 شهریورماه سال 1390 10:20
اگر می توانستم مجازاتت کنم از تو می خواستم...... به اندازه ای که تو رو دوست دارم مرا دوست داشته باشی
-
التماس دعـــــــا
یکشنبه 30 مردادماه سال 1390 15:20
و در آن لحظه که دستت به دعا بالا رفت... و در آن دم که دو چشمت هوس باران کرد... و در آن ثانیه که قلب، ترک خورد و شکست... و دلت مزرعۀ سبز نیایش گردید... و همان دم که نفسهای دعایت به شمارش افتاد... و همان لحظه که همراه ملائک به حریمش رفتی... جان و روح و دل و احساس، همه، صیقل خورد.... و غرورت بِشِکَست... و همان وقت که بر...
-
یادگاری
یکشنبه 30 مردادماه سال 1390 12:56
روزهایی که می رفتند به عمیق ترین لهجه روی پیشانیم یادگاری نوشته اند و آینه ترجمه می کند چقدر پیر شده ام!